داستان زندگی: با اکیپ دوستام برای گرفتن یخ به خونهی یه پیرزن توی روستا رفتیم که کشوندمون داخل و… Radionimeshab_رادیو نیمه شب 2,81 тыс. подписчиков Скачать
داستان زندگی: با اکیپ دوستام برای گرفتن یخ به خونهی یه پیرزن توی روستا رفتیم که کشوندمون داخل و… Скачать
داستان زندگی: مادرزن بیوهام گفت به دختر مریضم کاری نداشته باش خودم نیازاتو برطرف میکنم و بعد… Скачать
داستان زندگی:زن عموی محجبه و جوونم مچم رو در حین دیدن فیلم گرفت و گفت بیا خودم آرومت کنم و بعد… Скачать
خانومم بیچارم کرده،هردفعه ازم یه مدل رابطه ای میخواد،منم انجام میدادم،تااینکه اتفاقی افتادکه آبروم.. Скачать
جاریم اوایل ازدواج هی میگفت شوهرت از چه هیکل و رنگ مویی خوشش میاد…تا اینکه چیزی دیدم که شوکه شدم.. Скачать
داستان زندگی: بیوه بودم و نگهبان ساختمون دست از سرم برنمیداشت تا اینکه یه شب خودم بهش راه دادم و… Скачать
رحمم رو به یه زن و مرد پولدار اجاره دادم.دوماه آخر بودم که اون اتفاق افتاد!مرده کاری باهام کرد که... Скачать
داستان زندگی:توی کمد زنم قایم شدم تا سوپرایزش کنم اما وقتی روی تخت دراز شد صحنه ای ازش دیدم که... Скачать
پسره شهرستانی بودموبرای کار اومدم تهران،بی پول بودم و برای اینکه اجاره خونه ندم صاحبخونم که پیرزن... Скачать
مادرم هربارمیخواست حامله بشه دوشب میخوابیدتوی زیارتگاه روستاونمیدونستم جریان چیه تا اینکه یه شب ... Скачать
زن رئیسم که بسیار زیببا بود،هروز به بهونه ای میومد شرکت،تا وقتی اون نامه رو ازش دیدم،بهش پیشنهادی.. Скачать
داستان زندگی: مامانم دوست پسر داشت و برای اینکه دهنمو ببنده تن به خواستهی کثیفم داد و عاقبت... Скачать
حکایت زندگی:پیرزن همسایه مدام میگفت زنتو دک کن تا بیام خونت بهت عشق بدم فکر میکردم دروغ میگه اما... Скачать
مطلقه بودم وباهشتا ازمردای فامیل خوابیدم تا لذت ببرم اما توی اخرین راب.طه اتفاق شوکه کننده ای افتاد Скачать
داستان زندگی:شب حجله مادرم مدام فریاد میزد، نمیدونستم جریان چیه تا اینکه از سوراخ در چیزی دیدم که... Скачать
حکایت زندگی: زیر تخت مادرزن بیوم خواب بودم که یهو با لرزش تخت بیدار شدم و صحنه ای رو دیدم که… Скачать
وقتی خانومم خونه نبودیه زن خیابونی روآوردمخونمون، باهاش تو راب.طه بودم اما اون کاری کرد که شوکه شدم Скачать
مادرزنم همیشه مریض بود و میگفت راهش اینه باهام بخوابی قبول نکردم تا اینکه دیدم نیمه شب خودش... Скачать
بچه خواهرموگذاشتیم پیش شوهرم که خودمون بریم بازاردوروزبعدچیزی ازبچه دیدیم که هم من هم خواهرم خشکمون Скачать
گوشواره دوست صمیمیم روتوماشین شوهرم پیدا کردم باورنمیکردم بهم خیانت کرده باشه اماچیزی دیدم که نفسم.. Скачать
خالم عاشق بابام شده بودوهرشب اتاق رو براشون خالی میکردم،تااینکه یه شب وقتی سرزده رفتم تو اتاق چیزی Скачать
شب عروسی از حجله فرار کردم اما گیر یه پیرمرد افتادم که بدتر از صدتا جوون بود و باهام کاری کرد که… Скачать
زن یه پیرمرد پولدار بودم که دیگه توان نداشت منو...منم به شوهر خالم گفت شبا بیاد پیشم و در ازاش... Скачать
ناف برپسرعموم بودم دیوونه واردوستم داشت،امابعدعروسیمون سمتم نمیومد،دلیلشونمیدونستم تااینکه تو... Скачать
رفته بودیم مسافرت،خواهرشوهرومادرشوهرم به حدی منوزدن که زنونگیمو از دست دادم منم کاری باهاشون کردم که Скачать
یه دکترسن بالا بودم که یه منشی خوش اندام ومتاهل داشتم تااینکه یه شب گفت حقوق بیشتری میخوام ودر عوض.. Скачать
ناپدریم میخواست باهام قایم موشک بازی کنه و فرستادم زیر تخت خودشم اومد روم و در گوشم چیزی گفت که... Скачать
مریض بودم و شوهرخالم ازم پرستاری میکرد اما یه شب به بهونهی آمپول منو به پشت خوابوند و یه دفعه... Скачать
خان آبادی بودم و زنم نازا بود که مادرم یه دختر رعیت۱۳ساله برام انتخاب کرداما درست شب قبل از عروسی... Скачать
بعد ازعروسیم پدرشوهرم وادارم میکرد درنبودشوهرم وسط اون وزنش بخوابم تااینکه یه شب بافشارهای ریزی که Скачать
از روی کنجکاوی توی اتاق خاله ام و شوهرش مخفی شدم تا را.ب.طشون رو ببینم،اما با دیدن صحنه ی عجیب ... Скачать
پدرم وبرادرم همیشه به بهانه فوتبال خونه تنها میموندن،یه روززودتربرگشتم خونه اوناروتوی حال وحشتناکی Скачать
استاد مسنم همیشه سعی میکردباهام تنها باشه اما من همش بادوستام بودم ونمیذاشتم تا اینکه روز اخر کلاس.. Скачать
زنموبه یه شیخ عرب فروختم و خونمواجاره دادم تا راحت جلوی خودم...تا اینکه یه روزباصدای جیغ و دادزنم... Скачать
پسرم مریضی لاعلاجی داشت وچندروزبعدعروسیش مُرد،شوهرم برای اینکه دست خورده پسرش عروس کسی نشه کاری کرد Скачать
از سرکنجکاوی تواتاق داییم وزنداییم قایم شدم که راب.طه شون ببینم ولی باچیزی که دیدم تا دم سکته رفتم.. Скачать
یه زن روستایی گرفتم و وقتی آوردمش شهر شب عروسی باهام کاری کرد که همه شوکه شدن اون جلوی همه باهام… Скачать
بعدازمرگ مادرم ناپدریم بهم گفت بوی اونو میدی،یه روزکه توی حموم بودم،از پشت بهم چسبید،فشار میداد وآه Скачать
شباتوی خواب حالم بدمیشدووقتی دکتر زنان مراجعه کردم چیزی فهمیدم که ماه ها شوهرم ازم مخفی کرده بودمن… Скачать
وقتی دخترم خواب بود تواتاقش رفتم اما با دیدن چیزی که وسط پاش بود چنان وحشت کردم که قلبم موند، اون... Скачать
توی رابطه شبانه مون کارایی با شوهرم میکردم که بالاخره به صدا دراومد و یه روز توی جمع خانوادگی... Скачать
شب زفاف شوهرمو قال گذاشتم و خونه خالی دوست پسرم رفتم اما در کمال حیرت برادرشوهرم روی مبل بود و.. Скачать
داستان زندگی:عاشق مرد زن داری شده بودم که برای نگه داشتنش توی رابطه همه جوره باهاش رامیومدم تا اینکه Скачать
عروس خوشگل و جذابم بیوه شده بود،هرشب یکی از بادمجونها کم میشد،یه شب آه و نالهاش به گوشم رسید... Скачать
شاگردمغازهم دختر ساده و فقیری بودکه هرروز توی انبارمیبردمش وحسابی ازش سواستفاده میکردم تا اینکه... Скачать
داستان زندگی:به شوهر و مادرم مشکوک بودم برای همین تو اتاقم شنود گذاشتم ولی راز وحشتناکی فهمیدم... Скачать
توی کف زن داداشم بودم و مدام راب.طه اون و داداشم رو دید میزدم تا اینکه یه شب خود داداشم پیشنهاد داد Скачать
داستان زندگی: زن متاهل همسایه عاشقم شده بود منم زنمو میپیچوندم و هرشب پیشش میرفتم تا اینکه ... Скачать
داستان زندگی: بعد عروسی زنم نمیذاشت بهش دست بزنم تا اینکه وقتی بره.نه دیدمش چیزی برام برملا شد که... Скачать
معلم پسرم هفته ای دو بار خونمون میومد!آخرین بار وقتی دید شوهرم نیست بند لباس زیرم رو کشید و ... Скачать
داستان زندگی:دخترخشگلی بودم که توی یه شب با ده مردراب.طه برقرار کردم وداستان از اونجایی شروع شد که.. Скачать
داستان زندگی:مادرزنم برای ازدواجم با دخترش شرط گذاشت اول خودش روی تخت قدرت مردونگیم رو تست کنه منم Скачать
ناپدریم مریض بود و نیمه شبها علاوه بر مادرم من و خواهرمم مجبور میکرد اندام ج.ن.س.یش رو... تا اینکه Скачать
داستان زندگی: توی سن نوزده بیست سالگی برای پول عمل یه شب همخواب مرد پنجاهسالهای شدم اما بعد... Скачать
داستان زندگی:شب وسط جاده یه زن بره.نه دیدم،وقتی سوارش کردم به زورشلوارم رو پایین کشید و کاری کرد که. Скачать
داستان زندگی: 2 سال زنم نمی ذاشت باهاش ...! وقتی راز عجیب و کثیفش بر ملا شد، مو به تنم سیخ شد اون... Скачать
بعد از مرگ زنم مادرش پیشم اومد و گفت حالا جفتمون تنهاییم و باید نیازهای ج.ن.س.یمون رو برطرف کنیم و.. Скачать
شب خواستگاری وقتی با دختر ِتوی اتاق تنها شدیم شروع به صحبت راجع به سایزم کردوکم کم چیزهایی روشدکه.. Скачать
همسایهمون بهم زنگ زدواعتراض کردکه صدای زناشوییتون خیلی بلند بوده،ولی شبکار بودم وفورا خونه رفتم Скачать
مادرم باپدرم همخواب نمیشد،نمیدونستم چرا!تااینکه یه شب پشت دراتاق خوابشون گوش وایستادم وشنیدم... Скачать
وسط راب.طه با یه دختر خیابونی به چیزی برخوردم که خشکم زد و هرکاری کردم نتونستم در برم و در آخر... Скачать
یهو وارد اتاق شدم که دیدم پسرم لباس زیرای زنموپوشیده و داره کاری میکنه که...!منم برای انتقام زنمو... Скачать
داستان زندگی:مادرشوهرم بخاطرعلاقهی عجیبش به همسرم،منوطلاق دادو با شوهرم کارایی کرد که وقتی فهمیدم.. Скачать
با دیدن لاس زدن شوهرم با زن رفیقش ناخودآگاه لای پام خیس شد،دکتر با دیدنم چیزی بهم گفت که خشکم زد... Скачать
دخترم باکره نبودوبرای اینکه دهن دامادموببندم یکی دیگه ا دخترای خوشگلموبره.نه کردم وتوی اتاق فرستادم Скачать
داستان زندگی:هجده سالم بودوباپول زیاد یه زن پنجاه ساله روصیغه کردم اما،اون شب زفاف باهام کاری کرد که Скачать
داستان زندگی:بعدازمرگ شوهرم نیمههای شب چیزکلفتی رولای پام حس کردم،چشمامو که باز کردم خشکم زد چون... Скачать
داستان زندگی:معتاد راب.طه با زن های شوهر دار بودم و در نهایت تصمیم گرفتم برم سروقت مادرزنم اما... Скачать
مادر پیرم هر دقیقه پسرم رو می برد حمام، نمی دونستم دردش چیه تا اینکه راز وحشتناکش بر ملا شد و... Скачать
زیر تخت مادرشوهر بیوهام خوابم برد،نیمه های شب با لرزش تخت بیدار شدم،بهش میگفت پسر بزرگ کردم که... Скачать
ازپروازجا موندم ووقتی به خونه برگشتم،آه وناله زنم کل اتاق روبرداشته بود،ازسوراخ قفل دردیدم یه مرد.. Скачать
بعد فوت پدرزنم مادرزن خوشگلم تنهاشد،برای اینکه تنهانباشه شبها میرفتم پیشش،نیمههای شب بیدارشدم ودیدم Скачать
زن جذابموتوی خونه تنهاگذاشتم،وقتی برگشتم صدای خنده اش ازحموم میومد،باعشوه بهش میگفت بهترازشوهرم منو Скачать
تو خونه تنها بودم که تعمیرکار ازم خواست خم شم و وسایل رو جمع کنم، چادرم رو درآوردم و خم شدم اما یهو Скачать
داستان زندگی: مچ مادرزنم رو درحال ... با بطری نوشابه گرفتم، گفتم خودم راضیت میکنم یهو خم شد و... Скачать
با هرکی راب.طه برقرار میکردم،بدنم ورم میکرد،رفیق شوهرم معاینهام کرد و چیز وحشتناکی ازم خارج شد و. Скачать
داستان زندگی:صاحب کارم زن پولداربودوبااینکه شوهر گردن کلفت داشت هرروزمن رو میکشوندتو اتاقش تابراش... Скачать
قصاب بودم و بیوه ی محلمون هی دورم میپلکید،تا اینکه به خاطره یک کیلوگوشت پشت مغازم اومدوازم خواست تا Скачать
با خواهرم دوقلو بودم ویه شب شوهر خواهرم منوبا زنش اشتباه گرفت وپشتم دراز کشید و کم کم کاری کرد که.. Скачать
داستان زندگی:راننده تریلی بودمویه شب زن ل.ختی روبیهوش وسط جاده دیدم،وقتی آوردمش توماشین وسوسه شدم و. Скачать
داستان زندگی:دکترپیکر تراشی مدام لمسم میکرد،فکر می کردم برای معاینست اماپشت پرده کاری باهام کرد که.. Скачать
پیرزن همسایه گفت اگه می خوای ضامن وامت بشم بایدیه شب تاصبح جای شوهرم باشی،نمی دونستم دقیق چی میخواد Скачать
با برادر شوهرم تنها بودم و برای سردرد ازش قرص مسکن گرفتم اما اون بهم قرص افزایش میل ج.ن.س.ی داد و... Скачать
عاشق مادرزنم شده بودم ویه روزکه توی حموم بهم حوله داداز خود بی خودشدم وکشوندمش داخل اما شکه شدم چون. Скачать
داستان زندگی:عاشق حیوون خونگیم شده بودم وهرشب درنبودشوهرم روی تخت میبردمش تااینکه اتفاق عجیبی افتادو Скачать
شوهرم می گفت دونفره ازراب.طمون لذت نمی بره و درکمال حیرت یه شب که خواب بودم باباش رو آورد بالاسرمون Скачать
تو کف زن همکارم بودم اما می ترسیدم بهش بگم تا اینکه یه روز خودش جلوم کاری کرد که بی اختیار شدم و ... Скачать
به عنوان دخترخراب محل منومیشناختن،برای برداشتن اون انگ،زن شیخ پیرمحل شدم وهرشب کاری باهام میکردکه.. Скачать
صاحب کارشوهرم بهم گفت به ازاهرشب،یکی ازسفته هاش روپاره میکنه، باپای خودم رفتم توتختش اماوسطای کار.. Скачать
داستان زندگی:توی استخر بودم که یهو یه نفر از پشت بهم چسبید،وقتی برگشتم کارگر ساختمونمون رو دیدم که.. Скачать
کلید هام رو توی خونه جا گذاشتم، ولی وقتی برگشتم تا بیارمشون صدای آه و ناله های زنم از حموم میامدو .. Скачать
شوهردوستم مدارم ازم می خواست بهش نزدیک شم،منم رد می کردم،اما وقتی ازمآتو گرفت مجبورم کردتوی ماشینش.. Скачать
داستان زندگی:رفتارهای مادرم و وشوهرم خیلی مشکوک بود تا اینکه مادرم بعد از چند ماه حامله شد و ... Скачать
داستان زندگی:خدمتکار خونه ای شدم که قبلا خانمش بودم و وقتی اون دو تا رو در حال راب.طه دیدم، منم ... Скачать
باردار بودم وهووم هر شب تواتاق بغلی با ناله هاش اذیتم می کرد تا اینکه به سیم آخر زدم و یه شب منم ... Скачать
عاشق دختر شیرازی شدم و باهاش ازدواج کردم،اما یه شب تو حموم با لرزش داد زد و چیزی رو به چشم دیدم که.. Скачать
داستان زندگی:وقتی مچ خواهر شوهر مطلقم رو گرفتم خواستم رسواش کنم که با دیدن معشوقش دهنم بسته شد.. Скачать
زن عموی خوشکلم بدجورچشمم روگرفته بود،تااینکه یه روزتوحموم گیرش آوردم!اما مسیرزندگیم تغییر کرد،اون با Скачать
داستان زندگی:وقتی متوجه راب.طه ی اون مرد بادخترم شدم تصمیم گرفتم تلافی کنم ولی اتفاقی افتاد که.. Скачать
داستان زندگی:بعد از فوت زنم وقتی وصیت نامش رو باز کردم نزدیک کردم سکته کنم، باورم نمیشد اون زن... Скачать
بعد از ازدواج با زنم فهمیدم با خواهر زن خشکلم بیشتر حال می کنم و تصمیم گرفتم هر دو رو یه شب.. Скачать
متاهل بودنم روازهمه پنهان می کردم،تااینکه یه روزشوهرم من رو تو اون وضعیت با معشوقم دیدوکاری کرد که.. Скачать
داستان واقعی:خیانت مادرم، پدرم رو ازم گرفت منم برای انتقام یه شب جلوی چشماش بامعشوقش کاری کردم که.. Скачать
بعدازمرگ همسرم هیچ کس نبودنیازهام روبرطرف کنه تا یه روزپدر شوهرم اومد خونمون وپیشنهادی داد بهم که... Скачать
داستان زندگی:خواهر زنم هر روز میومد خونمون و نمی ذاشت با زنم خلوت کنم منم کاری باهاش کردم که... Скачать
پسر برادر شوهرم میگفت باید یه شب با من بیای بریم لواسون وگرنه دستت رو برای همه رو می کنم و منم... Скачать
داستان زندگی:برادر شوهرم من رو با پسر خالم دید و برای اینکه سکوت کنه راب.طه سه نفره ازم خواست و منم Скачать
ناپدریم بهم می گفت من از مادرم بیشتر بهش حال می دم و زمانی که عروسی کردم شوهرم رو راضی کرد که... Скачать
بعد از مرگ پدر زنم، مادر زنم جوونم می گفت من بوی اون رو می دم و می خواست جای شوهرش باشم تا اینکه... Скачать
شاغل بودم ودخترمومی ذاشتم پیش خواهرشوهرم،یه روزکه خونه برگشتم،صدای آه وناله جفتشون روازتو اتاق شنیدم Скачать
داستان واقعی:باخواهرم مکان زدیم پول دربیاریم امایه روزیکی ازمشتری هاتوی اتاق چیزی بهم گفت که خشکم زد Скачать
داستان واقعی:شب حجله تا برهنه شدم شوهرم دیوونه شد و باهام کاری کرد که سریع با پلیس تماس گرفتم و... Скачать
داستان زندگی!برادرشوهرمجردم بامازندگی می کرد،هرشب من وشوهرم رواززیردرنگاه می کردتااینکه یه روزازپشت Скачать
داستان زندگی:نیمه شب ها صدای زن و شوهری از اتاق دخترم میومد، یه شب که از قفل در نگاه می کردم، دیدم… Скачать
داستان ترسناک!برای پیدا کردن راز یک قتل به شدت شکنجه شدم چون قاتل عده ای جن بودن که برای انتقام... Скачать
داستان ترسناک:واحداجاره ای!شبی که فهمیدم فقطمن مستاجراون خونه شوم نیستم وباانسان نماهای عجیب هم خونم Скачать
داستان ترسناک:تسخیر اجنه!خاطره شب نحسی که به تسخیر اجنه در اومدم، تا چند ماه درگیرش بودم و ... Скачать
داستان جنایی:حماقت کودکانه!عکس های لختی و در خواست رابطه جنسی باهاش من رو به کوچه پشتی کشوند.. Скачать
داستان ترسناک:اجنه درقالب پدرم!موجوداتی عجیب واردزندگیم شدن که هر بار خودشون روبه شکل پدرم درمیاوردن Скачать
داستان ترسناک:احضار روح!با جمعی از دوستان احضار روح رو شروع کردیم که تعدادمون یکی بعدازدیگری کم میشد Скачать
داستان ترسناک:خانه ارواح!برای کار خونه دعانویس رفتم که اقامت گاه ارواح بود خواستم فرار کنم اما.. Скачать
داستان ترسناک:خوردن موجودزنده!بادیدنش،میون شکاف صخره که باولع موجودزنده ای رومی خوردموبه تنم سیخ شد Скачать