داستان واقعی:برای اینکه آرومش کنم گذاشتم باهام هرکاری میخاد بکنه…#داستان_زندگی #داستان #سرگذشت Скачать
زنم و خواهرش فیلمای ناجور ازم داشتن و تهدیدم میکردن که ازم پول بگیرن وگرنه فیلمارو پخش میکنن (داستان Скачать
منو با قمه ای که تو دستشون بود تهدید کردن و چاره ای جز تن دادن به کاراهشون نداشتم….(داستان واقعی) Скачать
ازش خوشم نمیومد و چند بار بهم پیشنهاد دوستی داد تا این که بعد یک شب منو برد خونه خالی…(داستان واقعی) Скачать
وقتی دکتر فهمید که پولی برام باقی نمونده برای درمان مادرم اون بهم پیشنهاد رابطه داد و…داستان واقعی Скачать