Канал: Radio Dastan رادیو داستان

زنم رو با رفیقم تو خونه مجردیش در حالی دیدم که نتونستم جلو خودم رو بگیرم و رفتم سراغشون و باهاشون...

زنم رو با رفیقم تو خونه مجردیش در حالی دیدم که نتونستم جلو خودم رو بگیرم و رفتم سراغشون و باهاشون...

نمیدونستم بچه تو شکمم از شوهرمه یا از پسر خوشتیپی که تو خیابون سوار ماشینش شدم و بهش...

نمیدونستم بچه تو شکمم از شوهرمه یا از پسر خوشتیپی که تو خیابون سوار ماشینش شدم و بهش...

شوهرم رو تعقیب کردم اما اونو کنار عروسم توی باغ درحالی دیدم که نوه کوچیکم هم شاهد کصافط کاریشون بود

شوهرم رو تعقیب کردم اما اونو کنار عروسم توی باغ درحالی دیدم که نوه کوچیکم هم شاهد کصافط کاریشون بود

به اسم دوست معمولی من و برد ویلا و برام فیلم پور..ن گذاشت!من و تحریک کرد و بهم...

به اسم دوست معمولی من و برد ویلا و برام فیلم پور..ن گذاشت!من و تحریک کرد و بهم...

یه پسر جوون و کم سن رو تو تخت خواب خودم با زن خوش هیکل و زیبام درحالی گرفتم که داشت زنم رو...

یه پسر جوون و کم سن رو تو تخت خواب خودم با زن خوش هیکل و زیبام درحالی گرفتم که داشت زنم رو...

رابطه یواشکی بازن شوهردار ۴۰ ساله منو از خود بیخود کرده بود و باتمام وجود میخواستم اونو...

رابطه یواشکی بازن شوهردار ۴۰ ساله منو از خود بیخود کرده بود و باتمام وجود میخواستم اونو...

دوست پسر زنم براش مسیج زده بود که تو جون میدی فقط صبح تا شب زیر من باشی و در گوشم ناله کنی و ...

دوست پسر زنم براش مسیج زده بود که تو جون میدی فقط صبح تا شب زیر من باشی و در گوشم ناله کنی و ...

شوهرم پشت در له له میزد باهام باشه ولی من یواشکی دوست پسرم و می آوردم خونه و باهاش...

شوهرم پشت در له له میزد باهام باشه ولی من یواشکی دوست پسرم و می آوردم خونه و باهاش...

روزا برای رئیس شرکت لنگشو هوا میکرد وشبا برای شوهر،یه مادر هرزه بود که آخر هفته ها زیر رئیس...

روزا برای رئیس شرکت لنگشو هوا میکرد وشبا برای شوهر،یه مادر هرزه بود که آخر هفته ها زیر رئیس...

نصف شب اومد تو اتاقم در گوشم نفس میزد ودیوونم کرده بود،منم داغ شدم و دختریمو بهش دادم اما...

نصف شب اومد تو اتاقم در گوشم نفس میزد ودیوونم کرده بود،منم داغ شدم و دختریمو بهش دادم اما...

شوهرم خونه نبود که گنده لات محل شب اومد سراغم و تو خواب کاری باهام کرد که واژنم پاره شد و...

شوهرم خونه نبود که گنده لات محل شب اومد سراغم و تو خواب کاری باهام کرد که واژنم پاره شد و...

برادرشوهرم فهمید معشوقه دارم، اومد سراغم که مال من فقط خار داره و کاری باهام کرد که نتونستم راه برم

برادرشوهرم فهمید معشوقه دارم، اومد سراغم که مال من فقط خار داره و کاری باهام کرد که نتونستم راه برم

مطلقه بودم و با نازوعشوه با ۲۰ تا از مردهای متاهل فامیل خوابیدم تا حال کنم اما یکیشون بعداز سـ.کس...

مطلقه بودم و با نازوعشوه با ۲۰ تا از مردهای متاهل فامیل خوابیدم تا حال کنم اما یکیشون بعداز سـ.کس...

زن رفیقم شورت پاش نبود منم وسط مهمونی از لاپای سفید زنش فیلم گرفتم و برای همه فرستادم اما بعدش...

زن رفیقم شورت پاش نبود منم وسط مهمونی از لاپای سفید زنش فیلم گرفتم و برای همه فرستادم اما بعدش...

عاشق پدرشوهر سن بالای خواهرم شدم!زنش که خوابید انقدر مالوندمش تا بیدار شه و ...

عاشق پدرشوهر سن بالای خواهرم شدم!زنش که خوابید انقدر مالوندمش تا بیدار شه و ...

تو جمع خواهر زنم گفت تو زود میشی و خروسی!منم جلوی زنم گفتم بیا ببرمت تو تخت خروسمو نشونت بدم!!!

تو جمع خواهر زنم گفت تو زود میشی و خروسی!منم جلوی زنم گفتم بیا ببرمت تو تخت خروسمو نشونت بدم!!!

پشت قفسه های داروخانه پاشو گذاشت لای پامو با بی‌حسی کاری باهام گرد که تحریک بشم و هرشب...

پشت قفسه های داروخانه پاشو گذاشت لای پامو با بی‌حسی کاری باهام گرد که تحریک بشم و هرشب...

شب زفاف لای پای زنم رو باز کردم تا اونو مال خودم کنم اما چیزی دیدم که داغون شدم عروسم یه...

شب زفاف لای پای زنم رو باز کردم تا اونو مال خودم کنم اما چیزی دیدم که داغون شدم عروسم یه...

هیکل ظریفم بین اون 5 تا مرد دست به دست میشد تا اینکه شوهر مادرم هم اومد سراغم و ...

هیکل ظریفم بین اون 5 تا مرد دست به دست میشد تا اینکه شوهر مادرم هم اومد سراغم و ...

تو 17 سالگی یواشکی بردمش خونه و حاملش کردم تا مال من بشه!اما اون کاری کرد که شوکه شدم و ...

تو 17 سالگی یواشکی بردمش خونه و حاملش کردم تا مال من بشه!اما اون کاری کرد که شوکه شدم و ...

با باسنش حسابی جلوم خم و راست شد منم گودی کمرشو دیدم حالم بد شد افتادم به جونشو#داستان_واقعی

با باسنش حسابی جلوم خم و راست شد منم گودی کمرشو دیدم حالم بد شد افتادم به جونشو#داستان_واقعی

رفت حمام بدن سفیدشو یواشکی دید زدم، تحریک شدم رفتم سراغش و گفتم زانو بزن و برام#داستان_واقعی

رفت حمام بدن سفیدشو یواشکی دید زدم، تحریک شدم رفتم سراغش و گفتم زانو بزن و برام#داستان_واقعی

شبایی که شوهرم سربازی بود خونه باباش میموندم ما صبح ها سوتین تنم نبودوسینه ام کبود بود#داستان_واقعی

شبایی که شوهرم سربازی بود خونه باباش میموندم ما صبح ها سوتین تنم نبودوسینه ام کبود بود#داستان_واقعی

هرشب با هیکل گندش ترتیبم رو میداد و وسط رابطه ازم فانتزی های عجیب میخواست اونم جلوی بچه هاش...

هرشب با هیکل گندش ترتیبم رو میداد و وسط رابطه ازم فانتزی های عجیب میخواست اونم جلوی بچه هاش...

تاشوهرم رو تو تخت کنار دختر دایی اش دیدم منم لخت شدم و با بدن سفیدم رفتم تو تخت پسرداییش و...

تاشوهرم رو تو تخت کنار دختر دایی اش دیدم منم لخت شدم و با بدن سفیدم رفتم تو تخت پسرداییش و...

شوهرم جلوم مثل وحشی‌ها افتاده بود رو خدمتکار وترتیبش رو میداد!یه کارایی میکردن که تو فیلم هم قفل بود

شوهرم جلوم مثل وحشی‌ها افتاده بود رو خدمتکار وترتیبش رو میداد!یه کارایی میکردن که تو فیلم هم قفل بود

#داستان_واقعی : زنم رو تعقیب کردم، اونو زیر سه تا مرد درحالی دیدم که داشت به هرسه تا سرویس میداد و..

#داستان_واقعی : زنم رو تعقیب کردم، اونو زیر سه تا مرد درحالی دیدم که داشت به هرسه تا سرویس میداد و..

#داستان_واقعی :برام فیلم ممنوعه میزاشت و اندام خصوصیم رو تحریک میکرد و خودشو خالی میکرد و منم...

#داستان_واقعی :برام فیلم ممنوعه میزاشت و اندام خصوصیم رو تحریک میکرد و خودشو خالی میکرد و منم...

#داستان_واقعی :وقتی نبودم بابام ،زنم رو از جلو و عقب مورد تعرض قرارداده بود و اونو حامله کرد،اونم...

#داستان_واقعی :وقتی نبودم بابام ،زنم رو از جلو و عقب مورد تعرض قرارداده بود و اونو حامله کرد،اونم...

#داستان_واقعی :زن داداشم و بیهوش کردم و۵ تا مرد فرستادم تو تختش تا به روش‌های مختلف باهاش بخوابن و..

#داستان_واقعی :زن داداشم و بیهوش کردم و۵ تا مرد فرستادم تو تختش تا به روش‌های مختلف باهاش بخوابن و..

#داستان_واقعی : دختر 20 ساله محجبه که توی ماشین به مردها سرویس میداد و خم میشد و براشون...

#داستان_واقعی : دختر 20 ساله محجبه که توی ماشین به مردها سرویس میداد و خم میشد و براشون...

دختر قمار بازی که مجبور شد بجای باخت با 5 تا مرد همزمان باشه و...#داستان_واقعی #رادیوداستان_واقعی

دختر قمار بازی که مجبور شد بجای باخت با 5 تا مرد همزمان باشه و...#داستان_واقعی #رادیوداستان_واقعی

داستان واقعی : روغن مخصوص مالیدم و حالش که بد شد.لباسمو دراوردمو...#پادکست #داستان_واقعی

داستان واقعی : روغن مخصوص مالیدم و حالش که بد شد.لباسمو دراوردمو...#پادکست #داستان_واقعی

داستان واقعی ،هیکل پرستار وسوسه ام کرد تا زوری باهاش. #داستان_واقعی #پادکست #رادیو_داستان

داستان واقعی ،هیکل پرستار وسوسه ام کرد تا زوری باهاش. #داستان_واقعی #پادکست #رادیو_داستان

داستان واقعی پسر ۲۲ ساله برای زن چادری متاهل بود دوست داشتم زیر چادرشو ببینم#داستان_واقعی #پادکست

داستان واقعی پسر ۲۲ ساله برای زن چادری متاهل بود دوست داشتم زیر چادرشو ببینم#داستان_واقعی #پادکست

داستان واقعی پسر ۲۰ ساله،برای انتقام ازعمه دختر خرابشو لخت کردم #پادکست #داستان_واقعی #رادیو_داستان

داستان واقعی پسر ۲۰ ساله،برای انتقام ازعمه دختر خرابشو لخت کردم #پادکست #داستان_واقعی #رادیو_داستان

داستان واقعی شوهرخواهرم بدون لباس از حموم اومد جلوم اونجاشوگرفتو#پادکست #داستان_واقعی #رادیو_داستان

داستان واقعی شوهرخواهرم بدون لباس از حموم اومد جلوم اونجاشوگرفتو#پادکست #داستان_واقعی #رادیو_داستان

#داستان واقعی زن مشترک من و مدیر ساختمان حامله شد اما بچه ماله کی بود#پادکست #داستان_واقعی

#داستان واقعی زن مشترک من و مدیر ساختمان حامله شد اما بچه ماله کی بود#پادکست #داستان_واقعی

داستان واقعی همسایه ها میگفتن شبا که نیستی برادرخانمت میاد اما من برادرخانم نداشتم#داستان_واقعی

داستان واقعی همسایه ها میگفتن شبا که نیستی برادرخانمت میاد اما من برادرخانم نداشتم#داستان_واقعی

#داستان واقعی:زن شهوتیم با پولای من پسر جوون اجاره میکرد و تو زیر زمین #داستان_واقعی #رادیو_داستان

#داستان واقعی:زن شهوتیم با پولای من پسر جوون اجاره میکرد و تو زیر زمین #داستان_واقعی #رادیو_داستان

#داستان واقعی :از سوراخ در دیدم زندایی جذابم روی دایی بالا پایین میشه،منم میرفتم زیر پتو و باخودم ..

#داستان واقعی :از سوراخ در دیدم زندایی جذابم روی دایی بالا پایین میشه،منم میرفتم زیر پتو و باخودم ..

داستان واقعی: وسط خواستگاری به خواستگارم گفت،این زیر خواب من بوده و جلوی برادرش دست مالیش کردم..

داستان واقعی: وسط خواستگاری به خواستگارم گفت،این زیر خواب من بوده و جلوی برادرش دست مالیش کردم..

#داستان واقعی :عمو صداش میکردم اما وقتی تنها بودم لختم کرد و به زور بهم...گفت من بهترم یا دوست پسرت؟

#داستان واقعی :عمو صداش میکردم اما وقتی تنها بودم لختم کرد و به زور بهم...گفت من بهترم یا دوست پسرت؟

داستان واقعی:زنم و دوستشو در حالی دیدم که دستشون تو شورت هم بود و داشتن ...منم رفتم وسطشونو اونارو،.

داستان واقعی:زنم و دوستشو در حالی دیدم که دستشون تو شورت هم بود و داشتن ...منم رفتم وسطشونو اونارو،.

داستان واقعی:صدای رابطشون تو کل خونه بود،شوهرم رو نامادریش بود، اون زنیکه میگفت فقط مال منی نه زنت.

داستان واقعی:صدای رابطشون تو کل خونه بود،شوهرم رو نامادریش بود، اون زنیکه میگفت فقط مال منی نه زنت.

داستان واقعی:خواهر معلول و زیبام حامله شد و در اثر شدت رابطه واژنش آسیب دید!وقتی فهمیدم کار کیه ....

داستان واقعی:خواهر معلول و زیبام حامله شد و در اثر شدت رابطه واژنش آسیب دید!وقتی فهمیدم کار کیه ....

داستان واقعی:تو شرکت تا دید شوهرش نیست بهم گفت بیا بهت حال بدم و منم بند شلوارم شل شد و..

داستان واقعی:تو شرکت تا دید شوهرش نیست بهم گفت بیا بهت حال بدم و منم بند شلوارم شل شد و..

داستان واقعی:کل روز ازم رابطه میخواست موقع رابطه رو بدنم نقاشی میکشید و می‌گفت حق نداری حمام بری چون

داستان واقعی:کل روز ازم رابطه میخواست موقع رابطه رو بدنم نقاشی میکشید و می‌گفت حق نداری حمام بری چون

داستان واقعی:دخترمحجبه ای که یه پسرعکس اونو با شورت وسوتین داشت و گفت بعد شب عروسیت باید هرروز بامنم

داستان واقعی:دخترمحجبه ای که یه پسرعکس اونو با شورت وسوتین داشت و گفت بعد شب عروسیت باید هرروز بامنم

داستان واقعی:تا از سفر با دوستای مطلقم برگشتم بچه ام داد زد بابا مامان شوگر ددی داره و لو رفتم منم..

داستان واقعی:تا از سفر با دوستای مطلقم برگشتم بچه ام داد زد بابا مامان شوگر ددی داره و لو رفتم منم..

دکتر خانوادگیمون به بهونه معاینه دستاشو زد به سینم و لمس کرد و خوابوندم روتختو دستشو کرد توی ...

دکتر خانوادگیمون به بهونه معاینه دستاشو زد به سینم و لمس کرد و خوابوندم روتختو دستشو کرد توی ...

اول از رولباس خودشو می‌مالید بهم اما یه روز دامنم و زد بالا و کاری کرد که خودم خوشم بیادو بخوام که..

اول از رولباس خودشو می‌مالید بهم اما یه روز دامنم و زد بالا و کاری کرد که خودم خوشم بیادو بخوام که..

شاگرد بقالی مامانمو تو زیر زمین حامله کرد هرروز میدیدم داره باهاش بدون لباس .. تا اینکه یه روز#واقعی

شاگرد بقالی مامانمو تو زیر زمین حامله کرد هرروز میدیدم داره باهاش بدون لباس .. تا اینکه یه روز#واقعی

شب زفاف شوهرم دخترونگی من رو به دوتا مرد فروخته بود و من رو زیرخواب اونها کرد،منم...#داستان_واقعی

شب زفاف شوهرم دخترونگی من رو به دوتا مرد فروخته بود و من رو زیرخواب اونها کرد،منم...#داستان_واقعی

داستان واقعی:/۱۸سالگی با زن بابای جوون و شهوتی ام مدام تو تخت میرفتم ول کنش نبودم تا اینکه

داستان واقعی:/۱۸سالگی با زن بابای جوون و شهوتی ام مدام تو تخت میرفتم ول کنش نبودم تا اینکه

دوست جذاب زنم مدام با عکسایی که میفرستاد تحریکم میکرد برم خونش،رفتمووووو #داستان#داستان_واقعی

دوست جذاب زنم مدام با عکسایی که میفرستاد تحریکم میکرد برم خونش،رفتمووووو #داستان#داستان_واقعی

واقعی:شب چهلم شوهرم دامادم اومد سراغم و تنها گیرم آورد و افتاد به جونم،گفت هرزه میخوای باهات...

واقعی:شب چهلم شوهرم دامادم اومد سراغم و تنها گیرم آورد و افتاد به جونم،گفت هرزه میخوای باهات...

آخر هفته ها از خونه زن و مرد محجبه همسایه صدای رابطه گروهی میومد و من و شوهرمم تصمیم گرفتیم که...

آخر هفته ها از خونه زن و مرد محجبه همسایه صدای رابطه گروهی میومد و من و شوهرمم تصمیم گرفتیم که...

به بهونه کار رفتم خونه رئیس خوشتیپم اما پرتم کرد روتخت و دوروزتمام بهم تعرض کرد منم خوشم اومد و...

به بهونه کار رفتم خونه رئیس خوشتیپم اما پرتم کرد روتخت و دوروزتمام بهم تعرض کرد منم خوشم اومد و...

۱۷ سالم بود که با دیدن اون فیلم پـ.ـورن از خود بیخود شدم و رفتم سراغ زن جوون دایی ام و باهاش..#تجاوز

۱۷ سالم بود که با دیدن اون فیلم پـ.ـورن از خود بیخود شدم و رفتم سراغ زن جوون دایی ام و باهاش..#تجاوز

داشتم تو اتاق خوابم لباس عوض میکردم که پسرخالم به زور اومد تو و من و حامله کرد اما من...#واقعی

داشتم تو اتاق خوابم لباس عوض میکردم که پسرخالم به زور اومد تو و من و حامله کرد اما من...#واقعی

شوهرم که خوابید رفتم پشت بوم که یه چیزی پشتم حس کردم و با صدای نفسهاش تحریک شدم و توی انباری باهاش

شوهرم که خوابید رفتم پشت بوم که یه چیزی پشتم حس کردم و با صدای نفسهاش تحریک شدم و توی انباری باهاش

برای کار آرایشی رفتم خونه مشتری اما اونجا 5 تا مرد منتظرم بودن و کاری باهام کردن که نتونم راه برم...

برای کار آرایشی رفتم خونه مشتری اما اونجا 5 تا مرد منتظرم بودن و کاری باهام کردن که نتونم راه برم...

بابام ۳ ماه اروپا بود که یکی مامانم رو حامله کرد و بابام وقتی فهمید که...

بابام ۳ ماه اروپا بود که یکی مامانم رو حامله کرد و بابام وقتی فهمید که...

فهمیدم قبل شب عروسیم یکی دیگه زنم و حامله کرده و قربانی یه یه هم آغوشی کثیف شدم،اما.. #داستان_واقعی

فهمیدم قبل شب عروسیم یکی دیگه زنم و حامله کرده و قربانی یه یه هم آغوشی کثیف شدم،اما.. #داستان_واقعی

اون شب شوهرم و دوست پسرم باهم مشروب خوردن و هردوازم رابطه میخواستن و منم خواستم که...

اون شب شوهرم و دوست پسرم باهم مشروب خوردن و هردوازم رابطه میخواستن و منم خواستم که...

دوست پسر دوست صمیمیم ۲ ساعت تمام به روش های مختلف بهم تجـ.ـاوز کرد و منم... #داستان_واقعی

دوست پسر دوست صمیمیم ۲ ساعت تمام به روش های مختلف بهم تجـ.ـاوز کرد و منم... #داستان_واقعی

داستان واقعی:ازصدای آه و رابطشون به هوش اومدم ،بالای سر خودم شوهرم بدون لباس داشت با اون زنیکه...

داستان واقعی:ازصدای آه و رابطشون به هوش اومدم ،بالای سر خودم شوهرم بدون لباس داشت با اون زنیکه...

مامان خوشگل و جوونم فقط به فکر پایین تنه بود و حتی به دوست پسر منم ...

مامان خوشگل و جوونم فقط به فکر پایین تنه بود و حتی به دوست پسر منم ...

شوهرم خیلی راحت منو شوهر داد و ازم خواست مال یکی دیگه بشم و برم بهش...

شوهرم خیلی راحت منو شوهر داد و ازم خواست مال یکی دیگه بشم و برم بهش...

داستان واقعی:متاهل بودم وهرشب دختر جوون همسایه رو دیدمیزدم و به خودم ور میرفتم تا خالی بشم تا اینکه.

داستان واقعی:متاهل بودم وهرشب دختر جوون همسایه رو دیدمیزدم و به خودم ور میرفتم تا خالی بشم تا اینکه.

هرروز شکمم بزرگتر میشد و من ۱۵ ساله خبر نداشتم از شوهر خاله ام که مثل بابام بود حامله ام تا اینکه..

هرروز شکمم بزرگتر میشد و من ۱۵ ساله خبر نداشتم از شوهر خاله ام که مثل بابام بود حامله ام تا اینکه..

وقتی موبایل زنم خودبه خود به وای فای خونه دوستم وصل شد فهمیدم هر روز زیرش بوده و ...#داستان_واقعی

وقتی موبایل زنم خودبه خود به وای فای خونه دوستم وصل شد فهمیدم هر روز زیرش بوده و ...#داستان_واقعی

داستان واقعی:شوهری که عاشقم بود رو لای پای دخترخاله ام در حالی پیدا کردم که داشتن باهم......

داستان واقعی:شوهری که عاشقم بود رو لای پای دخترخاله ام در حالی پیدا کردم که داشتن باهم......

۵ نفری زن رفیقم رو بردیم خونه تیمی لباساشو درآوردم تا ازش فیض ببریم و برای شوهرش فیلم بفرستیم اما...

۵ نفری زن رفیقم رو بردیم خونه تیمی لباساشو درآوردم تا ازش فیض ببریم و برای شوهرش فیلم بفرستیم اما...

شوهرم میگفت با دوستاش رابطه داشته باشم تا ازشون آتو بگیره اما یکیشون با بطری الکل کاری باهام کرد که

شوهرم میگفت با دوستاش رابطه داشته باشم تا ازشون آتو بگیره اما یکیشون با بطری الکل کاری باهام کرد که

داستان واقعی:مرد متاهل و سن بالای همسایه اومد خونه بهم تجاوز کنه اتفاقی افتاد که خوشم اومد ووو

داستان واقعی:مرد متاهل و سن بالای همسایه اومد خونه بهم تجاوز کنه اتفاقی افتاد که خوشم اومد ووو

داستان واقعی:برادرم بیمار جنسی بود که مدام از من رابطه میخواست برای فرار از اون شوهرکردم اما ...

داستان واقعی:برادرم بیمار جنسی بود که مدام از من رابطه میخواست برای فرار از اون شوهرکردم اما ...

اون خانم دکتر 50 ساله با اینکه شوهرش تو خونه بود منو به رختخوابش میبرد و باهام...

اون خانم دکتر 50 ساله با اینکه شوهرش تو خونه بود منو به رختخوابش میبرد و باهام...

تو دوران حاملگی دخترخاله جوون شوهرم پیشنهاد داد به جای من اون شوهرم رو تو این دوران ارضا کنه و...

تو دوران حاملگی دخترخاله جوون شوهرم پیشنهاد داد به جای من اون شوهرم رو تو این دوران ارضا کنه و...

داستان واقعی:عاشق برادرشوهرم شدم و با اینکه زن داشت با اون همخواب شدم و باهاش...

داستان واقعی:عاشق برادرشوهرم شدم و با اینکه زن داشت با اون همخواب شدم و باهاش...

شوهرم یه دختر جوون رو آورد خونه و من رو مجبور کرد شاهد رابطشون باشم و صدای اونها رو بشنوم،منم...

شوهرم یه دختر جوون رو آورد خونه و من رو مجبور کرد شاهد رابطشون باشم و صدای اونها رو بشنوم،منم...

دختر نجیبی که مادرم برام نامزد کرد حامله از آب درومد،اونم از کسی که باورم نمیشد...

دختر نجیبی که مادرم برام نامزد کرد حامله از آب درومد،اونم از کسی که باورم نمیشد...

داستان واقعی:اون دختر بلوند با هیکل زیبا و جذاب مدام جلوی من به بدن شوهرم دست میزد و باهاش

داستان واقعی:اون دختر بلوند با هیکل زیبا و جذاب مدام جلوی من به بدن شوهرم دست میزد و باهاش

شاهد شب زفاف عشقم با شوهرش بودم اما قبل اینکه بره توحجله چیزی درگوشم گفت که باورم نمیشد...

شاهد شب زفاف عشقم با شوهرش بودم اما قبل اینکه بره توحجله چیزی درگوشم گفت که باورم نمیشد...

سرزده رفتم شرکت دیدم زنم وسط پای شریکم بدون مانتو نشسته و داره براش...

سرزده رفتم شرکت دیدم زنم وسط پای شریکم بدون مانتو نشسته و داره براش...

به بهانه آشنایی با مادرش من و به خونشون برد و دست و پاهام رو بست و افتاد روم و چند ساعت بهم...

به بهانه آشنایی با مادرش من و به خونشون برد و دست و پاهام رو بست و افتاد روم و چند ساعت بهم...

با اینکه چادری بودم شوهرم منو برد پیش یه پسر جوون وگفت شلوارت رو در بیارتا جای خصوصیت رو تتو بزنه...

با اینکه چادری بودم شوهرم منو برد پیش یه پسر جوون وگفت شلوارت رو در بیارتا جای خصوصیت رو تتو بزنه...

شوهرم رو با یه زن شوهردار لخت توحمام درحالی که چند ساعت بود اونجا داشتن باهم...میکردن پیداکردم و...

شوهرم رو با یه زن شوهردار لخت توحمام درحالی که چند ساعت بود اونجا داشتن باهم...میکردن پیداکردم و...

باورم نمیشد زن جوون و زیبای رییسم رفت تو اتاقش و رو تخت دراز کشید و بهم گفت بیا حال کنیم،منم...

باورم نمیشد زن جوون و زیبای رییسم رفت تو اتاقش و رو تخت دراز کشید و بهم گفت بیا حال کنیم،منم...

مامانم با شوهر عمه ام درحالی که کنارش خواب بودم زیر پتو رابطه داشتن و تاصبح صداشون رو میشنیدم و...

مامانم با شوهر عمه ام درحالی که کنارش خواب بودم زیر پتو رابطه داشتن و تاصبح صداشون رو میشنیدم و...

از حموم بدون حوله اومدم بیرون نمیدونستم دوست مطلقه مامانم کلید داره و تنها خونه ماست اومد طرفم و...

از حموم بدون حوله اومدم بیرون نمیدونستم دوست مطلقه مامانم کلید داره و تنها خونه ماست اومد طرفم و...

داستان واقعی:سرزده بعد چند روز برگشتم از سفر دیدم تخت خواب شکسته وگردن و سینه زنم کبوده و...

داستان واقعی:سرزده بعد چند روز برگشتم از سفر دیدم تخت خواب شکسته وگردن و سینه زنم کبوده و...

تصمیم گرفتم برای برطرف کردن نیاز پدرشوهر جذاب و داغم خودم دست به کارشم و در ازای پول براش...

تصمیم گرفتم برای برطرف کردن نیاز پدرشوهر جذاب و داغم خودم دست به کارشم و در ازای پول براش...

فیلمی از شب عروسیم از زن بابام که یه دختر جوون و خراب بود بدستم رسید که اون رو کنار مردی دیدم که...

فیلمی از شب عروسیم از زن بابام که یه دختر جوون و خراب بود بدستم رسید که اون رو کنار مردی دیدم که...

شب حجله چیزی رو بدن شوهرم دیدم که مجبور شدم بدم دوست پسرم دخترونگیم رو بگیره چون اون...

شب حجله چیزی رو بدن شوهرم دیدم که مجبور شدم بدم دوست پسرم دخترونگیم رو بگیره چون اون...

شوهرم تو اتاق مهمون دوربین مخفی گذاشته بود و از لباس عوض کردن دوستام فیلم گرفته بود و با اون ها...

شوهرم تو اتاق مهمون دوربین مخفی گذاشته بود و از لباس عوض کردن دوستام فیلم گرفته بود و با اون ها...

فهمیدم یه نفر لباس زیر منو پوشیده و کثیف کرده و سطل پراز دستمال کثیف بود به شوهرم شک کردم تا اینکه..

فهمیدم یه نفر لباس زیر منو پوشیده و کثیف کرده و سطل پراز دستمال کثیف بود به شوهرم شک کردم تا اینکه..

اون پیرمرد،منه ۱۷ ساله رو ۴بار حامله کرد ووقتی از من خسته شد منو فرستاد خونه یه مرد دیگه تا اون هم..

اون پیرمرد،منه ۱۷ ساله رو ۴بار حامله کرد ووقتی از من خسته شد منو فرستاد خونه یه مرد دیگه تا اون هم..

شوهرم مچ منو دوستش و تو خونه گرفت اما در کمال تعجب پیشنهاد وحشتناکی بهمون داد و ازم خواست براش...

شوهرم مچ منو دوستش و تو خونه گرفت اما در کمال تعجب پیشنهاد وحشتناکی بهمون داد و ازم خواست براش...

تو اوج جوونی و فشار سربازی زن جوون و خوش اندام پسر عمه ام منو یجوری تحریک کرد که اون رو ...

تو اوج جوونی و فشار سربازی زن جوون و خوش اندام پسر عمه ام منو یجوری تحریک کرد که اون رو ...

یکماه قبل عروسی بود که نصف شب تو آشپزخونه دوست شوهرم حرفای تحریک آمیزی زد و منو به اتاقش برد...

یکماه قبل عروسی بود که نصف شب تو آشپزخونه دوست شوهرم حرفای تحریک آمیزی زد و منو به اتاقش برد...

با اینکه شوهر داشتم از هر فرصت استفاده میکردم تا با شوهر سابقم بخوابم و ازش حامله شدم اما...

با اینکه شوهر داشتم از هر فرصت استفاده میکردم تا با شوهر سابقم بخوابم و ازش حامله شدم اما...

هرشب میدیدم نامادریم برهنه با یه مرد میخوابه،مردی که بهم گفت اگه دوست داری به توهم حال بدم...

هرشب میدیدم نامادریم برهنه با یه مرد میخوابه،مردی که بهم گفت اگه دوست داری به توهم حال بدم...

۳ ماه بعد فوت عمو ،زن جوون و خوشکلش باردارشد اما وقتی فهمیدیم از کی دنیا روی سرمون خراب شد...

۳ ماه بعد فوت عمو ،زن جوون و خوشکلش باردارشد اما وقتی فهمیدیم از کی دنیا روی سرمون خراب شد...

عاشق دامادم بودم و دخترم رو مانع رسیدن به اون میدیدم واسه همین یه روز لخت شدم و رفتم تو تخت دامادم و

عاشق دامادم بودم و دخترم رو مانع رسیدن به اون میدیدم واسه همین یه روز لخت شدم و رفتم تو تخت دامادم و

با اینکه شوهر داشتم از اون پسر خوشتیپ شماره گرفتم و آوردمش خونه و مرتب باهاش رابطه داشتم تا اینکه...

با اینکه شوهر داشتم از اون پسر خوشتیپ شماره گرفتم و آوردمش خونه و مرتب باهاش رابطه داشتم تا اینکه...

داستان واقعی:/شوهرم بهم خیانت میکرد و رابطه نداشتیم منم هرشب با صدای رابطه مرد همسایه تحریک میشدمو

داستان واقعی:/شوهرم بهم خیانت میکرد و رابطه نداشتیم منم هرشب با صدای رابطه مرد همسایه تحریک میشدمو

هم دانشگاهی پسرم یواشکی از پشت خودشو بهم چشبوند و بغلم کرد و منم که بدم نیومده بود اون و ...

هم دانشگاهی پسرم یواشکی از پشت خودشو بهم چشبوند و بغلم کرد و منم که بدم نیومده بود اون و ...

خونه مجردی داشتم و مرد مذهبی همسایه خبر نداشت زنش وقتی اون نیست برای خوابیدن با من دست و پا میزنه...

خونه مجردی داشتم و مرد مذهبی همسایه خبر نداشت زنش وقتی اون نیست برای خوابیدن با من دست و پا میزنه...

هرهفته زن هامون رو میپیچوندیم و یه دختر خراب و اسمی با خودمون میبردیم ویلا اما اونشب...

هرهفته زن هامون رو میپیچوندیم و یه دختر خراب و اسمی با خودمون میبردیم ویلا اما اونشب...

وقتی توی تلکابین منو بوسید و بدنم و لمس کرد فکر نمیکردم قراره اون بلای وحشتناک و سرم بیاره...

وقتی توی تلکابین منو بوسید و بدنم و لمس کرد فکر نمیکردم قراره اون بلای وحشتناک و سرم بیاره...

از شوهر خاله شوهرم که هرشب میومد سراغم باردارشدم درصورتی که شوهرم ۴ ماه بود که خونه نبود و...

از شوهر خاله شوهرم که هرشب میومد سراغم باردارشدم درصورتی که شوهرم ۴ ماه بود که خونه نبود و...

یه زن متاهل بودم که اون مرد ازپشت دست انداخت دور کمرم و افتاد روم ، شلوارمو دراورد و باهام...

یه زن متاهل بودم که اون مرد ازپشت دست انداخت دور کمرم و افتاد روم ، شلوارمو دراورد و باهام...

بعد ۲۰ سال رفاقت زنهامون رو باهم عوض کردیم و با زن همدیگه به تخت رفتیم...

بعد ۲۰ سال رفاقت زنهامون رو باهم عوض کردیم و با زن همدیگه به تخت رفتیم...

شب جمعه دلم شیطونی میخواست شوهرم سرکار بود با دوست پسرم تماس گرفتم و پشت تلفن به اوج لذت رسیدم اما..

شب جمعه دلم شیطونی میخواست شوهرم سرکار بود با دوست پسرم تماس گرفتم و پشت تلفن به اوج لذت رسیدم اما..

به زنم زنگ زدم کجایی گفت خونه دوستم اما دروغ میگفت ،دوستش همون لحظه تو تخت خواب بغل من بود و داشت...

به زنم زنگ زدم کجایی گفت خونه دوستم اما دروغ میگفت ،دوستش همون لحظه تو تخت خواب بغل من بود و داشت...

فیلم رابطه ضربدری ام برای قبل از ازدواجم رو برام فرستادن و تهدیدم کردن که برای شوهرت میفرستیم...

فیلم رابطه ضربدری ام برای قبل از ازدواجم رو برام فرستادن و تهدیدم کردن که برای شوهرت میفرستیم...

شوهرم کمپ ترک اعتیاد بود، برادرش که با ما زندگی می‌کرد نصف شب افتاد روم و تا صبح بامن کاری کرد که...

شوهرم کمپ ترک اعتیاد بود، برادرش که با ما زندگی می‌کرد نصف شب افتاد روم و تا صبح بامن کاری کرد که...

بودن با یه مرد برام کافی نبود و هرروزجلوی شوهرم با یه نفر بودم و می‌گفتم برای زندگیمونه و اونم...

بودن با یه مرد برام کافی نبود و هرروزجلوی شوهرم با یه نفر بودم و می‌گفتم برای زندگیمونه و اونم...

اون مرد متاهل هم سن بابام بود،بدنم رو لمس میکرد و منو می‌برد اتاق پرو مغازه و با هم ...

اون مرد متاهل هم سن بابام بود،بدنم رو لمس میکرد و منو می‌برد اتاق پرو مغازه و با هم ...

شوهر خواهرم همیشه یواشکی منو لمسم میکرد و یه روز تو زیرزمین بلایی سرم آورد که نمیتونستم راه برم...

شوهر خواهرم همیشه یواشکی منو لمسم میکرد و یه روز تو زیرزمین بلایی سرم آورد که نمیتونستم راه برم...

شبایی که شوهرم سرکاربود با پول شوهرم لباس زیر آنچنانی میخریدم تا برای دوستاش بپوشم و با اونها...

شبایی که شوهرم سرکاربود با پول شوهرم لباس زیر آنچنانی میخریدم تا برای دوستاش بپوشم و با اونها...

ازکنار شوهرش بهم نخ میداد و منم بردمش خونم و اون رو ...

ازکنار شوهرش بهم نخ میداد و منم بردمش خونم و اون رو ...

هر شب پدر و مادرم و در حال سکس دید میزدم وتو سن کم شهوتی شدم و رفتم سراغ...

هر شب پدر و مادرم و در حال سکس دید میزدم وتو سن کم شهوتی شدم و رفتم سراغ...

معشوقه ام زن برادرم بود وحالا به بهانه معاینه روی تخت مطب بدون لباس خوابیده بود تا به یاد قدیم با من

معشوقه ام زن برادرم بود وحالا به بهانه معاینه روی تخت مطب بدون لباس خوابیده بود تا به یاد قدیم با من

میدونست عاشق زنش هستم می‌آوردش خونه من و تو تخت من تاصبح باصدای بلند باهاش رابطه داشت و ...

میدونست عاشق زنش هستم می‌آوردش خونه من و تو تخت من تاصبح باصدای بلند باهاش رابطه داشت و ...

مادر دوست دخترم منو لخت میکرد و به زور میفرستاد حموم با دخترش تا...

مادر دوست دخترم منو لخت میکرد و به زور میفرستاد حموم با دخترش تا...

دلم میخواست زنم و پسرخاله ام روحین رابطه باهم ببینم واسه همین بردمشون ویلا و دوربین گذاشتم و...

دلم میخواست زنم و پسرخاله ام روحین رابطه باهم ببینم واسه همین بردمشون ویلا و دوربین گذاشتم و...

نامادریم من رو با نامردی زیرخواب دوست پسرش کرد و ....

نامادریم من رو با نامردی زیرخواب دوست پسرش کرد و ....

زن برادرم و با یه پسر تو مهمونی در حالی دیدم که داشتن باهم...

زن برادرم و با یه پسر تو مهمونی در حالی دیدم که داشتن باهم...

شوگر مامی خوشگل و پولدارم هیچوقت به یه پسر قانع نبود و ازم خواست که ...

شوگر مامی خوشگل و پولدارم هیچوقت به یه پسر قانع نبود و ازم خواست که ...

دوست شوهرم از زیر میز یواشکی پاش و لای پای من میمالید و...

دوست شوهرم از زیر میز یواشکی پاش و لای پای من میمالید و...

دایی ام نصف شب من رو با زنش اشتباه گرفت از پشت تو خواب بهم چسبید و از پشت ...

دایی ام نصف شب من رو با زنش اشتباه گرفت از پشت تو خواب بهم چسبید و از پشت ...

وقتی پاهاش رو تو دامن کوتاه دیدم ،وسوسه شدم و با نقشه کشیدمش خونه تا...

وقتی پاهاش رو تو دامن کوتاه دیدم ،وسوسه شدم و با نقشه کشیدمش خونه تا...

همینکه با زن داداش خوشگلم تنها شدم اختیارم رو از دست دادم و باهاش...

همینکه با زن داداش خوشگلم تنها شدم اختیارم رو از دست دادم و باهاش...

دخترم گفت مامان تو که رفتی بیرون خاله اومد خونه بابا رو بغل کرد و لب بابا رو بوسید...

دخترم گفت مامان تو که رفتی بیرون خاله اومد خونه بابا رو بغل کرد و لب بابا رو بوسید...

تو خونه قایم شدم و دیدم زنم داره برای چند تا مرد جلوی موبایلش لخت میشه و ...

تو خونه قایم شدم و دیدم زنم داره برای چند تا مرد جلوی موبایلش لخت میشه و ...

شوهرم رو درحالی با زن داداشم دیدم که داشت به اون نگاه میکردو به خودش ور میرفت...

شوهرم رو درحالی با زن داداشم دیدم که داشت به اون نگاه میکردو به خودش ور میرفت...

شوهر خواهرم دکتر بود به بهونه تزریق آمپول کشوندم خونه و کاری کردم حامله ام کنه...

شوهر خواهرم دکتر بود به بهونه تزریق آمپول کشوندم خونه و کاری کردم حامله ام کنه...

صدای شیر آب از حموم میومد، در رو باز کردم زنم با یه پسر جوون با یه حال خراب تو حموم بودن و ...

صدای شیر آب از حموم میومد، در رو باز کردم زنم با یه پسر جوون با یه حال خراب تو حموم بودن و ...

دوتا دختر خوشگل بودیم که فقط با مردای متاهل دوست میشدیم و خونمون شده بود مکان،اما...

دوتا دختر خوشگل بودیم که فقط با مردای متاهل دوست میشدیم و خونمون شده بود مکان،اما...

عاشق شوهر جوون مامانم بودم و یه شب با آرایش غلیظ و لباس شهوت انگیز رفتم سراغش و...

عاشق شوهر جوون مامانم بودم و یه شب با آرایش غلیظ و لباس شهوت انگیز رفتم سراغش و...

از خونه شوهر فرار کردم و اتو زدم و رفتم خونشون،صبح فهمیدم بیهوشم کردن و سه نفری بهم تجا.وز کردن و...

از خونه شوهر فرار کردم و اتو زدم و رفتم خونشون،صبح فهمیدم بیهوشم کردن و سه نفری بهم تجا.وز کردن و...

زنم خونه رو مکان کرده بود و خواهر متاهلش و با دوستهای من میفرستاد تو تخت که باهاش...

زنم خونه رو مکان کرده بود و خواهر متاهلش و با دوستهای من میفرستاد تو تخت که باهاش...

اون زن و شوهر جوون صدام زدن تو اتاق هتل و ازم رابطه 3 نفره خواستن،منم...

اون زن و شوهر جوون صدام زدن تو اتاق هتل و ازم رابطه 3 نفره خواستن،منم...

اشتباهی جای دوست دخترم رفتم تو تخت خواهرش و بدن نرمش و بغل کردم و ...

اشتباهی جای دوست دخترم رفتم تو تخت خواهرش و بدن نرمش و بغل کردم و ...

باورم نمیشد مادر بیوه ام با عشقم رو تخت بود و صدای رابطشون تا وسط خونه میومد...

باورم نمیشد مادر بیوه ام با عشقم رو تخت بود و صدای رابطشون تا وسط خونه میومد...

بدن سفید زن جوون سرایدار وسوسم کرد و زنم که خوابید رفتم سراغش و ...

بدن سفید زن جوون سرایدار وسوسم کرد و زنم که خوابید رفتم سراغش و ...

شوهرم توی رابطه دوستم رو به جای من تصور می‌کرد و اسمش رو می‌آورد اونجا بود که فهمیدم...

شوهرم توی رابطه دوستم رو به جای من تصور می‌کرد و اسمش رو می‌آورد اونجا بود که فهمیدم...

مهمون خونه دوستم بودم صبح که رفت سر کار زنش بدون لباس اومد تو تختم و با گرمای تنش بیدار شدم...

مهمون خونه دوستم بودم صبح که رفت سر کار زنش بدون لباس اومد تو تختم و با گرمای تنش بیدار شدم...

داداشم که نبود زنش باشهوت زیاد بهم نزدیک شد و گفت اگر منو راضی نگهداری کسی نمیفهمه منم دل دادم بهشو

داداشم که نبود زنش باشهوت زیاد بهم نزدیک شد و گفت اگر منو راضی نگهداری کسی نمیفهمه منم دل دادم بهشو

تفریحمون تعویض دوست دخترامون باهم بود و هرشب دوست دختر یکیمون کنار اون یکی بود اما...

تفریحمون تعویض دوست دخترامون باهم بود و هرشب دوست دختر یکیمون کنار اون یکی بود اما...

جاری ام رو تو اتاق ریئس درحالی دیدم که بدون شلوار رو میز دراز کشیده بودو داشت با رئیس..

جاری ام رو تو اتاق ریئس درحالی دیدم که بدون شلوار رو میز دراز کشیده بودو داشت با رئیس..

شوهرم به خودش نمیرسید و منم از لجش با پسر خوشتیپ همسایه میخوابیدم و ...

شوهرم به خودش نمیرسید و منم از لجش با پسر خوشتیپ همسایه میخوابیدم و ...

تو ویلا با دوستام تو استخر بودیم که مادر خوشگل دوست دخترم با مایوی سکسی اومد و شروع کرد به...

تو ویلا با دوستام تو استخر بودیم که مادر خوشگل دوست دخترم با مایوی سکسی اومد و شروع کرد به...

به جای حل مشکلم با شوهرم سر از تخت خواب دوستش درآوردم چون لج کرده بودم اما...

به جای حل مشکلم با شوهرم سر از تخت خواب دوستش درآوردم چون لج کرده بودم اما...

صاحبخونه رازی رو از شوهرم فاش کرد که شوکه شدم و فهمیدم اون و دخترخالم با هم...

صاحبخونه رازی رو از شوهرم فاش کرد که شوکه شدم و فهمیدم اون و دخترخالم با هم...

رقصنده مطلقه خوش قدوبالایی بودم که یه شب تو یه مهمونی مختلط بهم...

رقصنده مطلقه خوش قدوبالایی بودم که یه شب تو یه مهمونی مختلط بهم...

لباس زیرخاصی که خودم برای نامزدم خریدم رو زیر بالش پسرخاله ام پیدا کردم و ...

لباس زیرخاصی که خودم برای نامزدم خریدم رو زیر بالش پسرخاله ام پیدا کردم و ...

زنم با وقاحت گفت اگه میخوای زیر خواب یه مرد دیگه نشم برام یه چک بنویس و پول خوب بده تا...

زنم با وقاحت گفت اگه میخوای زیر خواب یه مرد دیگه نشم برام یه چک بنویس و پول خوب بده تا...

منو دوستم چهارتایی با دوست پسرامون شب رو یه تخت خوابیدیم اما صبح که بیدارشدم شوکه شدم ،اونا داشتن...

منو دوستم چهارتایی با دوست پسرامون شب رو یه تخت خوابیدیم اما صبح که بیدارشدم شوکه شدم ،اونا داشتن...

برای زنم با دختر خالش تله گذاشتیم اما اون نامردا دستهاش رو بستن و 3 نفره بهش...

برای زنم با دختر خالش تله گذاشتیم اما اون نامردا دستهاش رو بستن و 3 نفره بهش...

تو مستی به دختری که مثل خواهرم بود تجـ.اوز کرده بودم و صبح فهمیدم چه گندی زدم...

تو مستی به دختری که مثل خواهرم بود تجـ.اوز کرده بودم و صبح فهمیدم چه گندی زدم...

پسرای محل بردنم تو خرابه لختم کردن و از بدنم فیلم گرفتن...

پسرای محل بردنم تو خرابه لختم کردن و از بدنم فیلم گرفتن...

دختری که قرار بود عروسم باشه اومد مطبم و به بهانه معاینه لـ.خت شد و من و از خود بی خود کرد...

دختری که قرار بود عروسم باشه اومد مطبم و به بهانه معاینه لـ.خت شد و من و از خود بی خود کرد...

زن عموم با لباس کوتاه و نازک بهم نزدیک شد و گفت عموت بهم نمیرسه اما تو بلدی با من چیکار کنی...

زن عموم با لباس کوتاه و نازک بهم نزدیک شد و گفت عموت بهم نمیرسه اما تو بلدی با من چیکار کنی...

پسرخالم هرشب زن سابقم رو جلوی خودم تو اتاق میبردو تاصبح صدای آه و نالشون میومد و حالم خراب میشد...

پسرخالم هرشب زن سابقم رو جلوی خودم تو اتاق میبردو تاصبح صدای آه و نالشون میومد و حالم خراب میشد...

داستان واقعی:/مادرم از شوهرم باردارشد و خبر نداشتم که خیلی وقته هر شب با هم...

داستان واقعی:/مادرم از شوهرم باردارشد و خبر نداشتم که خیلی وقته هر شب با هم...

خودم کاری کردم تا تحریک بشه و بهم تعرض کنه و لذت می‌بردم یه پسر کم سن و سال منو میخواد...

خودم کاری کردم تا تحریک بشه و بهم تعرض کنه و لذت می‌بردم یه پسر کم سن و سال منو میخواد...

برادر نامردم بکا.رتم رو به ۴ تا رفیق هاش فروخت و نصف شب هرکاری دلشون خواست باهام کردن...

برادر نامردم بکا.رتم رو به ۴ تا رفیق هاش فروخت و نصف شب هرکاری دلشون خواست باهام کردن...

شوهرم تو سالن خواب بود که دوست نامردش اومد بالاسرم و دست گذاشت رو دهنم و بهم تجـ.اوز کرد...

شوهرم تو سالن خواب بود که دوست نامردش اومد بالاسرم و دست گذاشت رو دهنم و بهم تجـ.اوز کرد...

سه نفری رفتیم خونه یه زن تا سه تایی باهاش باشیم پول دادیم و وارد اتاق شدیم اما...

سه نفری رفتیم خونه یه زن تا سه تایی باهاش باشیم پول دادیم و وارد اتاق شدیم اما...

وقتی دیدم لباس عوض میکنه و تن سفید و اندام زیباش و دیدم از پشت گرفتمش و بهش تعرض کردم...

وقتی دیدم لباس عوض میکنه و تن سفید و اندام زیباش و دیدم از پشت گرفتمش و بهش تعرض کردم...

۱۶ سالم بود که منو خرید و هرشب جلوی زنش بهم تجـــ.اوز میکرد...

۱۶ سالم بود که منو خرید و هرشب جلوی زنش بهم تجـــ.اوز میکرد...

شوهرم تعقیبم کرده بودو منو دوستش و بدون لباس از تو تخت کشید بیرون و اتفاق وحشتناکی افتاد که...

شوهرم تعقیبم کرده بودو منو دوستش و بدون لباس از تو تخت کشید بیرون و اتفاق وحشتناکی افتاد که...

شبهای جنگ بود که شوهرم سرکار بود مرد همسایه تو زیرزمین تا صبح سه بار بهم تعرض کرد و...

شبهای جنگ بود که شوهرم سرکار بود مرد همسایه تو زیرزمین تا صبح سه بار بهم تعرض کرد و...

زنم برام کافی نبود و تا یه دختر خوشگل میدیم بند شلوارم شل میشد و ...

زنم برام کافی نبود و تا یه دختر خوشگل میدیم بند شلوارم شل میشد و ...

تو حجله به جای شوهرم برادرش اومد و درو بست و گفت شوهرت رفته و هرچی من میگم و باید انجام بدی...

تو حجله به جای شوهرم برادرش اومد و درو بست و گفت شوهرت رفته و هرچی من میگم و باید انجام بدی...

واقعی/شوهر ساده ام رو گول زدم تا منو برسونه پیش دوست پسرم وخبر نداشت که میخوام باهاش...

واقعی/شوهر ساده ام رو گول زدم تا منو برسونه پیش دوست پسرم وخبر نداشت که میخوام باهاش...

تو نقاشی پسرم یه مرد بود که من نبودم ،گفت همون عموهست که میاد پیش مامان وقتی تو نیستی...

تو نقاشی پسرم یه مرد بود که من نبودم ،گفت همون عموهست که میاد پیش مامان وقتی تو نیستی...

مامانم بعد طلاق فاحشه شد،لذت می‌برد دوستای من دنبالش هستن و ازش تعریف میکنن اما اتفاق بدتری افتاد که

مامانم بعد طلاق فاحشه شد،لذت می‌برد دوستای من دنبالش هستن و ازش تعریف میکنن اما اتفاق بدتری افتاد که

واقعی/جلوی شوهرش دست انداخت گردنم و صورتم و نزدیک لباش کرد و گفت باید ببوسیم...

واقعی/جلوی شوهرش دست انداخت گردنم و صورتم و نزدیک لباش کرد و گفت باید ببوسیم...

واقعی/برادرشوهرجذابم بهم پیشنهاد صیغه مخفی داد ،خیلی بهتر از شوهرم بود وکاربلد بود اما...

واقعی/برادرشوهرجذابم بهم پیشنهاد صیغه مخفی داد ،خیلی بهتر از شوهرم بود وکاربلد بود اما...

واقعی/نمیدونستم بچه توی شکمم از شوهرمه یا شوهر دوستم که به زور بهم...

واقعی/نمیدونستم بچه توی شکمم از شوهرمه یا شوهر دوستم که به زور بهم...

داستان واقعی،شوهرم برای هیجان بیشتر تو زندگیمون بهم پیشنهاد رابطه سه نفره داد و ...

داستان واقعی،شوهرم برای هیجان بیشتر تو زندگیمون بهم پیشنهاد رابطه سه نفره داد و ...

واقعی،با اینکه زن دایی اش بودم عاشق هم شدیم و یه شب اومد سراغم و تا صبح باهم...

واقعی،با اینکه زن دایی اش بودم عاشق هم شدیم و یه شب اومد سراغم و تا صبح باهم...

داستان واقعی:عمو مامانو می‌برد تو اتاق و جلوی من به زور بهش تعرض می‌کرد و بابام روحشم خبر نداشت...

داستان واقعی:عمو مامانو می‌برد تو اتاق و جلوی من به زور بهش تعرض می‌کرد و بابام روحشم خبر نداشت...

شکم مامان بیوه و جوونم هرروز بالاتر میومد، شک کردم سرزده رفتم خونه صدای آه و ناله از اتاقش شنیدم

شکم مامان بیوه و جوونم هرروز بالاتر میومد، شک کردم سرزده رفتم خونه صدای آه و ناله از اتاقش شنیدم

فقط ۱۷ سالم بود که دنبال مکان بودم تا با دوست پسرم اونجا تنها باشیم اما اتفاق وحشتناکی افتاد که

فقط ۱۷ سالم بود که دنبال مکان بودم تا با دوست پسرم اونجا تنها باشیم اما اتفاق وحشتناکی افتاد که

بردمش تو تخت بغلش کردم دستم رو از زیر گردنش رد کردمو نوازشش میکردم از بوی تنش مست بودم..اماااا

بردمش تو تخت بغلش کردم دستم رو از زیر گردنش رد کردمو نوازشش میکردم از بوی تنش مست بودم..اماااا

برای زنم مربی بدنساز مرد خصوصی گرفتم اما اونارو درحالی دیدم که داشتن روی دستگاه باهم...

برای زنم مربی بدنساز مرد خصوصی گرفتم اما اونارو درحالی دیدم که داشتن روی دستگاه باهم...

واقعی/وقتی شوهرم در یک روز من رو به چندتا مرد مختلف فروخت اون تصمیم رو گرفتم و با دوست پسرم...

واقعی/وقتی شوهرم در یک روز من رو به چندتا مرد مختلف فروخت اون تصمیم رو گرفتم و با دوست پسرم...

واقعی/درنبود شوهرم برادرش هرشب نقش شوهرم رو بازی می‌کردم تاصبح باهمدیگه...

واقعی/درنبود شوهرم برادرش هرشب نقش شوهرم رو بازی می‌کردم تاصبح باهمدیگه...

بعداز جدایی از زنم دخترم گفت بابا هرشب عمو میاد پیش مامان میخوابه.#داستان#داستان_رادیویی#پادکست

بعداز جدایی از زنم دخترم گفت بابا هرشب عمو میاد پیش مامان میخوابه.#داستان#داستان_رادیویی#پادکست

داستان واقعی/وقتی اینترنتی به مایو پارتی دعوت شدم فکر نمیکردم قراره همچین بلایی سرمون بیاد...

داستان واقعی/وقتی اینترنتی به مایو پارتی دعوت شدم فکر نمیکردم قراره همچین بلایی سرمون بیاد...

داستان واقعی/دوست شوهرم با نگاهش حالمو بد میکرد اما شوهر بی‌غیرتم کاری کرد برم تو آغوش دوستش و باهاش

داستان واقعی/دوست شوهرم با نگاهش حالمو بد میکرد اما شوهر بی‌غیرتم کاری کرد برم تو آغوش دوستش و باهاش

داستان واقعی/دوست داداشم تا دید تو خونه تنهام حل داد اومدداخل منم نتونستم مقاومت کنم و بهش پا دادم

داستان واقعی/دوست داداشم تا دید تو خونه تنهام حل داد اومدداخل منم نتونستم مقاومت کنم و بهش پا دادم

داستان واقعی/دوستام برام خانم جور کردن بهش گفتم حرف نزن و فقط کارتو بکن و حالمو خوب کن،اونم...

داستان واقعی/دوستام برام خانم جور کردن بهش گفتم حرف نزن و فقط کارتو بکن و حالمو خوب کن،اونم...

داستان واقعی/منو برد یه جای خلوت و دستش رو برد پایین و خواست تو ماشین براش کاری کنم که باورم نمیشد.

داستان واقعی/منو برد یه جای خلوت و دستش رو برد پایین و خواست تو ماشین براش کاری کنم که باورم نمیشد.