Канал: داستان شب

داستان واقعی: استاد مذهبی منو بخاطر نمره...#داستان_واقعی #داستان_های_فارسی #حکایت #داستان

داستان واقعی: استاد مذهبی منو بخاطر نمره...#داستان_واقعی #داستان_های_فارسی #حکایت #داستان

داستان واقعی:ناپدریم منو.....#داستان_واقعی #حکایت #داستان_های_فارسی #داستان_قدیمی #خیانت

داستان واقعی:ناپدریم منو.....#داستان_واقعی #حکایت #داستان_های_فارسی #داستان_قدیمی #خیانت

زن دادشمو یواشکی...#داستان_واقعی #حکایت #پادکست_فارسی #داستان #خیانت

زن دادشمو یواشکی...#داستان_واقعی #حکایت #پادکست_فارسی #داستان #خیانت

داستان واقعی:مستخدم هتل بودم ک ی مسافر عرب تو اتاق منو...داستان واقعی حکایت فارسی داستان

داستان واقعی:مستخدم هتل بودم ک ی مسافر عرب تو اتاق منو...داستان واقعی حکایت فارسی داستان

داستان:زن عموم لخت شد و منتظر شد ک من ک...رم بزارم توک...صش داستان واقعی

داستان:زن عموم لخت شد و منتظر شد ک من ک...رم بزارم توک...صش داستان واقعی

داستان: صاحب خونمون بجای کرایه خونه منو از ک..ص جرر میدادداستان واقعی حکایت

داستان: صاحب خونمون بجای کرایه خونه منو از ک..ص جرر میدادداستان واقعی حکایت

داستان؛مچ نامزدمو لخت تو بغل بابام گرفتم بخاطر پول رفت بهش حال داد#داستان #داستان واقعی

داستان؛مچ نامزدمو لخت تو بغل بابام گرفتم بخاطر پول رفت بهش حال داد#داستان #داستان واقعی

داستان:مچ شوهرمو تو بغل زن بیوه همسایه گرفتم#داستان #حکایت #داستان_واقعی

داستان:مچ شوهرمو تو بغل زن بیوه همسایه گرفتم#داستان #حکایت #داستان_واقعی

داستان:باغبون خونمون مامانمو لخت کرده بود و داشت تلمبه میزد منم لخت شدمو....#داستان_واقعی #داستان

داستان:باغبون خونمون مامانمو لخت کرده بود و داشت تلمبه میزد منم لخت شدمو....#داستان_واقعی #داستان

داستان:من مذهبی تو پارتی شبونه کارمو ساختن و از جلو عقب منو جر دادن

داستان:من مذهبی تو پارتی شبونه کارمو ساختن و از جلو عقب منو جر دادن

داستان:برادرشوهرم بزور ک...رشو هل داد تو ک..صم،ازم فیلم گرفته میگ هرشب میخام#داستان_واقعی

داستان:برادرشوهرم بزور ک...رشو هل داد تو ک..صم،ازم فیلم گرفته میگ هرشب میخام#داستان_واقعی

داستان:رئیس شرکت منو گذاشت رو میزش و از جلو ک...رش هل داد توک...م#داستان_واقعی

داستان:رئیس شرکت منو گذاشت رو میزش و از جلو ک...رش هل داد توک...م#داستان_واقعی

داستان:مامانم شب دوس پسرشو فرستاد سراغم تا پرده ام بزنه و منم مثل خودش با مردا بخابم

داستان:مامانم شب دوس پسرشو فرستاد سراغم تا پرده ام بزنه و منم مثل خودش با مردا بخابم

دوستای شوهرم مست بودن شوهرمو بیهوش کردنو و بعدشم ...#داستان #داستان_واقعی #داستان_های_فارسی

دوستای شوهرم مست بودن شوهرمو بیهوش کردنو و بعدشم ...#داستان #داستان_واقعی #داستان_های_فارسی

داستان:شوهر و برادرشوهرم دوتاشون باهم منو میک.ردند شوهرم می‌گفت داداشم حق داره بزاره داخلت

داستان:شوهر و برادرشوهرم دوتاشون باهم منو میک.ردند شوهرم می‌گفت داداشم حق داره بزاره داخلت

داستان:آخونده واحد روبرویی ک...رشو تا ته کرد تو ک...سم اون حسابی حشری و وارد بود#داستان

داستان:آخونده واحد روبرویی ک...رشو تا ته کرد تو ک...سم اون حسابی حشری و وارد بود#داستان

داستان:پسر عموم وقتی مست بود با ک.یر کلفتش کلوچه امو جر داد #داستان_واقعی #داستان

داستان:پسر عموم وقتی مست بود با ک.یر کلفتش کلوچه امو جر داد #داستان_واقعی #داستان

داستان : بابای بچم دوست پسرم بود نه شوهرم#داستان_واقعی #داستان #داستان

داستان : بابای بچم دوست پسرم بود نه شوهرم#داستان_واقعی #داستان #داستان

داستان:صاحب خونه برای کرایه منو لخت میکرد#داستان#داستان_واقعی#داستانهای_عامیانه

داستان:صاحب خونه برای کرایه منو لخت میکرد#داستان#داستان_واقعی#داستانهای_عامیانه

داستان:شوهرم ک.یرشو تا ته کرد تو ک.س خواهرم ،خیانت شوهرم اونم با خوابیدن با خواهرم

داستان:شوهرم ک.یرشو تا ته کرد تو ک.س خواهرم ،خیانت شوهرم اونم با خوابیدن با خواهرم

داستان :دوس پسرم از شیخ عرب پول گرفت و فروختم شیخ عرب ک.س منو در روز ۳ بار پاره می‌کرد با کی.ر کلفتش

داستان :دوس پسرم از شیخ عرب پول گرفت و فروختم شیخ عرب ک.س منو در روز ۳ بار پاره می‌کرد با کی.ر کلفتش

شبا با دوتا پسر شوهرم میخابیدم دوتا پسر شوهرم ک.س منو پاره کردند

شبا با دوتا پسر شوهرم میخابیدم دوتا پسر شوهرم ک.س منو پاره کردند

داستان خیانت:ک.س مادر زنمو جر دادم مادر زنم خیلی جنده بود همش ک.یر میخاست

داستان خیانت:ک.س مادر زنمو جر دادم مادر زنم خیلی جنده بود همش ک.یر میخاست

داستان:سه تا پسر همسایه ک.س تپلمو جر دادند شبای ک شوهرم نبود ب خونمون میومدن

داستان:سه تا پسر همسایه ک.س تپلمو جر دادند شبای ک شوهرم نبود ب خونمون میومدن

داستان فروختن من ب دوستای بابام توسط بابام و اونا گروهی منو ...

داستان فروختن من ب دوستای بابام توسط بابام و اونا گروهی منو ...

شوهر مامانم شبا تا صبح با من حال میکرد

شوهر مامانم شبا تا صبح با من حال میکرد