دین در طول تاریخ ثابت نمانده است. دیانت فرد عادی تحصیلکردهای که امروزه در یک شهر بزرگ زندگی میکند، بسیار متفاوت است از دیانت عضو یک قبیله بدوی یا انسانی در عهد باستان. به ویژه با آغاز عصر جدید زیست و نگرش دینی انسانها دستخوش تغییرات عمدهای شده است.
ما بحث جلسه پیشین را پی میگیریم تا دریابیم جهان در این-جهانی-بودگیای که مشخصه جهانبینی سکولار است، چه مختصاتی دارد. در این رابطه به تحول علم، به شهرنشینی، گسترش سواد و دانش، و تغییرات ساختاری در جامعه اشاره میکنیم.
در بحث مشخص در مورد اینکه سکولاریسم چیست به بررسی اثری میپردازیم که در ترویج اصطلاح «سکولاریسم» پیشاهنگ بوده است: «اصول سکولاریسم»، نوشته جرج هولیوک. این نوشته در سال ۱۸۷۱ انتشار یافته است. در آن نگرش انسانگرایانه، پلورالیستی، و صلحدوستانه بسیار برجسته است. و نیز در آن به خوبی میتوان دید که ایده پیشرفت و امیدواری به رواج جهانبینی علمی چه انگیزههای قویای در پاگیری سکولاریسم به عنوان یک تفکر را داشته است.
اکنون نه نسبت به پیشرفت آن خوشبینی سابق وجود دارد، نه به علم و اینکه رواج علم باعث از میان رفتن باورهای خرافی و تضعیف دین میشود. بر این قرار این پرسش مطرح میشود که: سکولاریسم چه وجاهت و حقانیتی دارد؟ به دنبال این پرسش به بررسی برخی دیدگاههای منتقد سکولاریسم میپردازیم.
در پایان، این پرسش را مطرح میکنیم که آیا در یک جامعه فراگیری جهانبینی سکولار، شرط لازم جدایی دین و دولت است.
جهت اطلاع بیشتر: [ Ссылка ]
Ещё видео!