خلاصه داستان ما فصل 52:
ربودن فیلیز توسط باریش از عروسی همه را شوکه کرد. فیکرت و کراز که باریش را به عروسی دعوت می کنند، فعلا رازهای خود را پنهان می کنند. اما آنها تنها کسانی نیستند که به باریش کمک می کنند.

جمیل خشمگین از تمام امکانات خود برای جستجوی فیلیز و باریش در همه جا استفاده می کند. جمیل که می خواهد باریش را که به زور فیلیز را بازداشت کرده است زندانی کند، با مادرش نیز مشکل دارد. در حالی که مادرش که از همان ابتدا نتوانسته بود ازدواج را هضم کند، بار دیگر تاکید می کند که حق با او بوده و فیلیز را ترک کرده است. تنها دغدغه جمیل بازگرداندن همسرش است.

سرنوشت بچه ها با نامی غیرمنتظره تغییر می کند که به محله برمی گردد: شوکران برگشته و مصمم است خانواده اش را دور هم جمع کند. او تمام تلاشش را می کند تا فکری و سپس بچه ها را به خانه بازگرداند. آیا شوکران که تاکنون به دلیل بی مسئولیتی اش شناخته شده است، می تواند خانواده را دور هم جمع کند؟

بیماری فکری روز به روز وخیم تر می شود. اما او همچنان فکری را نادیده می گیرد. با آمدن شوکران به نظر می رسد در زندگی فکری نیز تغییرات اساسی رخ دهد.

رابطه حکمت با موزی با ورود یک مهاجم به خوابگاه تغییر می کند. به نظر می رسد این دیدار حکمت را در مشکل گیج می کند.

فیلیز که توسط باریش به کلبه ربوده شده است، می خواهد هر چه زودتر به خانه بازگردد. اما به نظر نمی رسد باریش به راحتی او را ترک کند. باریش سعی می کند فیلیز را متقاعد کند که چقدر عشق او به فیلیز زیاد است. آیا فیلیز می تواند خشم خود را از باریش خلاص کند و به صدای قلب او گوش دهد؟

داستان ما با خانواده ای شروع می شود که در یکی از محله های فقیرتر شهر برای زنده ماندن تلاش می کنند و با فیلیز، فرزند ارشد آن خانواده که تقریباً مادرش شده است... مراقبت از 5 خواهر و برادر کوچکترش از زمان رفتن مادرشان و فیلیز با وجود پدر الکلی فکری از خانواده اش مراقبت می کند و بدون شکایت به زندگی ادامه می دهد. مانند فیلیز، خواهران و برادران او فرزندانی قوی و درستکار هستند که هرگز در تاریکی فرو نمی روند، یاد گرفته اند که از خود مراقبت کنند. کوچکترین فیلیز رحمت با استعداد، کوچکترین او حکمت است که قبلاً در یک عشق ممنوعه سخت قرار دارد، کوچکترین او کیراز وظیفه شناس و عاطفی است، کوچکترین او فیکرت و کوچکترین او عصمت 1.5 ساله است.

:بازیگر
هازال کایا
ریها اوزجان
نجات اویگور
آلپ آکار
زینب سلیم اغلو
عمر سوگی
نسرین جوادزاده

اشتراک: [ Ссылка ]

#حکایتما #HekayateMa #BizimHikaye

свернуть