هیکلی درشت و صدایی داشت که لرزه بر اندام هر رهگذری می‌انداخت
این خصوصیات بود که سعید را در محله‌های شرق تهران به چهره‌ای شناخته‌شده تبدیل کرده بود.
لقب "سامورایی" که از آن با احترام و در عین حال ترس یاد می‌شد، حکایت‌گر سال‌ها بزن‌بهادر بازی او بود.
زندان برای سعید حکم مسافرخانه‌ای اجباری را داشت و هر بار پس از آزادی، گویی با اراده‌ای قوی‌تر به دنیای خلاف باز می‌گشت.
دهه هفتاد، دورانی پررونق برای جوانان جویای کار بود.
سعید نیز مانند بسیاری دیگر، راهی ژاپن شد، اما سرنوشت چیز دیگری برای او رقم زده بود.
درخشش او در خلافکاری، زودتر از خودش به تهران رسید و لقب "سلطان تهرانپارس" را برایش به ارمغان آورد.
اما برای اهالی محل، سعید فقط یک شرور سابقه‌دار بود که با وجود دستگیری‌های متعدد، به یغمابردن آرامش محله ادامه می‌داد. جای زخم‌ها و بخیه‌ها بر بدن او، حکایت‌گر سال‌ها نزاع و درگیری بود.
سعید بارها تصمیم به ترک خلاف گرفته بود، اما گویی سرنوشت او را به سمت تباهی سوق می‌داد. اما آخرین بار ، ماجرا به شکل دیگری رقم خورد. درگیری خونینی که به راه انداخت، بار دیگر نام او را بر سر زبان‌ها انداخت. این بار، رقیب او کسی نبود جز "محمد امیدی" معروف به "ممد ماشالله"، گنده لات و اوباش جدید شرق تهران. تصویری از این درگیری به سرعت در فضای مجازی دست به دست شد و بار دیگر پلیس را به تکاپو انداخت.
ماموران آگاهی در اقدامی کم‌سابقه، سعید و ممد را دستگیر و با دستبند در خیابان‌های شهر گرداندند تا درس عبرتی برای اوباش و گردن‌کشان باشد.
www.youtube.com/@Radio1Biography
✅تگ های ویدیو :
#گنده_لات
#اراذل_اوباش
#وحید_مرادی
عناوین کلیدی :
مرگ وحید مرادی
داستان زندگی کامل وحید مرادی
وحید مرادی چطور کشته شد
لات های تهران
عکس لات های تهران
ما توی کانال رادیو بیوگرافی سعی میکنیم هفته ای 2 ویدیو تحت داستان های جنایی و لاتی برای شما عزیزان تهیه کنیم تا تماشا کنید
پس روز های پنجشبه و دوشنبه منتظر ما باشید با داستان های جدید
فراموش نکنید که عضو کانال بشید و زنگوله کنار رو روشن کنید تا به محض گذاشتن ویدیو های جدید با خبر بشید❤️
