موضوع: چهل حدیث از معصومین علیهمالسلام
تاريخ پخش: 17/07/99
1- اولین زائر امام حسین علیهالسلام در کربلا
2- جایگاه عقل در فرهنگ اسلامی
3- جایگاه اهل بیت در نزد رسول خدا علیهمالسلام
4- دین، یک مجموعه به هم پیوسته، نه از هم گسسته
5- نقش صله رحم در زندگی دنیا
6- اخلاق کریمانه پیامبر گرامی اسلام
7- ارزش علم و عالم در فرهنگ اسلامی
[ Ссылка ]
[ Ссылка ]
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
عزیزان پای تلویزیون بحث را غروب اربعین میبینند، اربعین 99، ما در هر سال به اربعین که میرسیدیم معمولاً یک چیزهایی را گفتیم، امسال میخواهیم یک حدیث معروفی است که هرکس چهل حدیث را حفظ کند، قیامت با فقها محشور میشود. دوست دارم انشاءالله خدا کمک کند، بتوانم انجام بدهم. در نیم ساعت، 25 دقیقه میخواهم چهل حدیث بخوانم که انشاءالله اینهایی که پای تلویزیون هستند، این چهل حدیث را گوش بدهند، انشاءالله ذخیره میشود برای آیندهشان. منتهی چون روز اربعین است، بحث را گوش میدهید، یک چند جملهای در مورد اربعین باید حرف بزنم.
1- اولین زائر امام حسین علیهالسلام در کربلا
اولاً اینکه زیارت اربعین برای امام حسین است و امامان دیگر زیارت اربعین ندارند. زیارت اربعین فقط برای امام حسین است. امام حسین(ع) استثنائاتی دارد، لب گذاشتن به خاک ممنوع اما خاک کربلا ممنوع نیست. مسافرت میروید نماز را شکسته بخوانید اما اگر در حرم امام حسین بودید، آنجا خانه خودت است ولو مسافر هستید لازم نیست شکسته بخوانید. زیارت هم لازم نیست از نزدیک باشد. اصل زیارت از نزدیک است ولی از راه دور هم میشود سلام کرد. قرآن سلامهایی که داده، از راه دور سلام داده است. «سَلامٌ عَلى إِبْراهِيمَ» و «سَلامٌ عَلى مُوسى وَ هارُونَ»،«سَلامٌ عَلى نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ» (صافات/79) سلامهایی که خدا به اولیاء داده از راه دور بوده، البته برای خدا دور و نزدیکی ندارد. همین الآن که شما پای تلویزیون هستید یک سلام ساده به امام حسین بدهیم، زائر امام حسین از راه دور میشویم. «السلام علیک یا أباعبدالله، السلام علیک و رحمة الله و برکاته»
مسألهی اربعین مسألهی خطشکنی بود. چون وقتی امام حسین را عاشورا کشتند، خیمههایشان را آتش زدند و زن و بچههایشان را اسیر کردند، دیگر چنان سکوت و ترس حاکم شده بود که هیچکس نمیتوانست حرف بزند. چند روزی گذشت یکی از اصحاب پیغمبر به نام جابر بن عبدالله انصاری، پیرمرد صحابی بلند شد کربلا آمد. این خطشکنی مهم است. اول کسی که زیارت کرد، خط شکنی جابر بن عبدالله، خفقان را شکست. شهادت هم ولو شهادت یک بچه مثل علی اصغر، یک سند بزرگ، یک نامه بزرگ را یک مهر کوچک ارزش میدهد ولو نامه بزرگ است اگر این مهر کوچک نباشد، شهادت مهر قبولی است. بگذارید این را بگویم. شما اگر مکه بروی و مدینه نروی، حدیث داریم جفا کردی. کسی مکه برود، مدینه نرود جفا کرده است. اگر مدینه رفتی سر قبر حمزه، احد، کنار مدینه نرفتی جفا کردی. یعنی توحید بند به نبوت است. مکه بند به مدینه است و مدینه بند به شهادت است. احد، حمزه، شهادت. خود امامان ما، روی امام حسین حساب میکردند. امام دهم، امام هادی به یک نفر پول داد گفت: برو کربلا، کنار قبر امام حسین به من دعا کن. گفت: آقا شما خودت امام هستی، فرمود: من امام هستم ولی دعا کنار قبر امام حسین مهم است. یاران امام حسین هم همینطور است. وقتی امام حسین به یارانش فرمود: من بهتر از شما سراغ ندارم، خوب ما باید زندگی اینها را بشناسیم، از حبیب من مظاهر بتوانیم روی ساعت یک دقیقه صحبت کنیم. این خیلی مهم است. حبیب بن مظاهر، فامیلهایش کنار کربلا بودند، به امام حسین گفت: میروم فامیلهایم را جمع میکنم کمک تو میآیم. رفت فامیلهایش را جمع کرد، آمد وارد کربلا شوند کمک امام حسین، لشگر یزید آنها را تحت تعقیب قرار داد، اینها فرار کردند، حبیب بن مظاهر دست خالی برگشت و گفت: حسین جان، فامیلهایم را دعوت کردم، بیارمشان لشگر یزید اینها را تحت تعقیب قرار داد و تار و مارشان کرد. ولی غصه نخور، من پیر هستم و یک نفر هستم، یک نفره تا آخر خط با تو هستم.
2- جایگاه عقل در فرهنگ اسلامی
این یک مقدمه برای اربعین، اما آنچه که تند تند میخواهم امروز بگویم، خواستید در خانه ضبط کنید و بعد حفظ کنید. چهل حدیث کاری ندارد، لازم نیست عربیاش را حفظ کنید، فارسیاش را حفظ کنید. بسم الله الرحمن الرحیم، حدیثها در یک راستا نیست، در مورد هرچیزی گیرم آمده نشستم دو سه ساعتی این حدیثها را انتخاب کردم. پیغمبر فرمود: اگر چیزی از من نقل شد، صاف قبول نکنید به قرآن عرضه کنید و به عقل عرضه کنید، اگر طبق عقل، من عرضه کنید به قرآن را شنیده بودم اما این چیزی که برایم تازگی داشت، نوشته بود عرضه کنید «علی کتاب الله و حجة عقولکم» بعضی وقتها آدم یک چیزی میشنود خلاف عقل است. پیغمبر فرمود: اگر از من چیزی نقل شد به قرآن عرضه کنید و به عقلتان و اگر طبق عقل و قرآن بود بپذیرید. این حدیث یک،
حدیث دو، همه زمانها یکجور نیستند. قرآن میگوید: «أَيَّامٍ نَحِسات» (فصلت/16) بعضی روزها نحس است. «فِي يَوْمِ نَحْس» (قمر/19)، بعضی روزها مبارک است، «فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَة» (دخان/3) حدیث فرمود: پنج وقت و زمان، زمان با ارزشی است. کی؟ یکی وقتی که باران میآید. 2- وقتی جنگ شروع میشود. 3- صدای اذان میشنوی. 4- قرائت قرآن، 5- وقت اول اذان ظهر و وقت زوال و وقت طلوع فجر، صدای اذان که میآید صبح، ظهر، وقت باران و وقتی جنگ شروع میشود بین حق و باطل، این ساعتها ساعتهای مقدس است. قرآن هم در مورد ساعتهای مقدس ارزش قائل شده و میگوید: «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُون» (ذاریات/18) اینها سحرها استغفار میکنند. شب جمعه، شب قدر، روز عرفه، همه ساعتها یکجور نیستند. ساعتهای عزیز و ساعتهای نحس!
Ещё видео!