حسین طاهری - ای لشگر صاحب زمان

ای لشگر صاحب الزمان آماده باش آماده باش
بهر نبردی بی‌امان آماده باش آماده باش

ای یار سفر کرده، اگرچه از تو دوریم
حس می‌کنم که انگار نزدیک ظهوریم

ای نور که کعبه شده دلتنگ اذانت
مردان جهادت همه منتظرانت

این لشگر عشقت که پر همت و عزمند
عشاق همه یک به یک آماده رزمند

در معرکه سنگین بگویید به صهیون
آماده جنگیم بگویید به صهیون

در حمله ما یک اثر از دیو نماند
یک خانه سالم به تلاویو نماند

ای لشگر صاحب الزمان، آماده باش آماده باش
بهر نبردی بی‌امان، آماده باش آماده باش

در معرکه سنگین، بگویید به دشمن
آماده جنگیم، بگویید به دشمن

در حمله ما یک اثر از دیو نماند
یک خانه سالم به تلاویو نماند

این آل سعود، آینه مکر یهود است
چون روز فرج، مهلکه آل سعود است

آن روز که مکه شود آزاد چه زود است
این‌ها نفس آخر این آل سعود است

این آل سعود اهرمنان را به سپاس است
از مهدی موعود همه غرق هراسند

از نسل علی منتقم یار می‌آید
ای اهل حرم میر و علمدار می‌آید

در لشگرش آن روز بگویید به فریاد
با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد

هیهات محال است که ذلت بپذیریم
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم

روبه صفتان بسر به سر ما نگذارید
بر دم شیر دگر پا نگذارید

نسلی که ندارد به جز فاطمه خواهش
با دشمن این راه ندارد سر سازش

ما شور چو عباس به هنگام بگیریم
هیهات که از خصم امان‌نامه بگیریم

ای لشگر صاحب الزمان، آماده باش آماده باش
بهر نبردی بی‌امان، آماده باش آماده باش

امروز جهان، سیطره سینه‌زنان است
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است

پیداست که چشم تر ما چشمه نور است
این شور عزاداری ما عین شعور است

ما راه به جز میثم تمار نداریم
ما هیأت بی عار و سکولار نداریم

باز ارتش میلیونی ما سوی هدف رفت
تا کرببلا با مدد شاه نجف رفت

یک بار دگر دشمن ما خورده به بن بست
تا بوده علی بوده و تا هست علی هست

ای لشگر صاحب الزمان، آماده باش آماده باش
بهر نبردی بی‌امان، آماده باش آماده باش

با دشمن او جز سر پیکار نداریم
ما غیر علی با احدی کار نداریم

ما پای علم تا ابد و دهر بمانیم
صد مرتبه خواندیم ولی باز بخوانیم

باید ز سر صدق بر این خاک درافتاد
با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد

بسته است به مردان سعودی ره چاره
از ابرهه‌ها پاک شود کعبه دوباره

برخیز این سبزی باغ و چمن را
پیروزی هرروز جوانان یمن را

از غیرت ما خصم شد هر آینه بی تاب
توقیف شده کشتی دشمن وسط آب

این نغمه به لب‌های نسیم سحر افتاد
با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد

свернуть