دانش استخاره همانند دانش تعبیر خواب و علم اسمای الهی از علوم موهوبی و مرتبط با غیب عالم است که ایمان به آن ایمان به غیب و باطن جهان دانسته میشود. این دانش توسط حضرات انبیای الهی و حضرات ائمهٔ معصومین علیهمالسلام آموزش داده میشده و گاه شاگرد مدرسهٔ آن، حضرات معصومین علیهمالسلام نیز بودهاند. بدیهی است دانشی که شاگرد آن معصوم باشد از دانشهای بسیار سنگین و از اسرار ولایت است.
«صاحب استخاره» کسی است که به طور حتم «اهل باطن» باشد. عارفان محبوبی چنین هستند اما از عارفان محبی تنها گروهی که صاحب دم و مالک نفس و نیز دارای اجازهٔ حقیقی باشند و به باطن راهی یافته باشند میتوانند استخاره نمایند. محبان با ریاضت به صفای باطن دست مییابند و محبوبان چنین صفایی را به عنایت دارند. محبان با دم قدسی محبوبان و با اجازهٔ آنان که در حقیقت عنایت آنان به ایشان است، در صورتی که اجازه واقعی باشد، میتوانند نیروی استنباط استخاره از آیات را به دست آورند.
کسی میتواند ادعا نماید صاحب استخاره است که خود را با قرآن کریم محک زند و آزمایش کند، بدینگونه که پیش از انجام استخاره به ذهن خود مراجعه کند و بیاندیشد استخارهای که میخواهد بگیرد خوب است یا بد، و سپس قرآن کریم را بگشاید و در صورتی که آیهٔ مربوط با آنچه در ذهن وی گذشته هماهنگ است و مطابقت دارد، و در هر صد مورد هیچ مورد اشتباهی نداشته باشد، وی صاحب استخاره است.
صاحب استخاره بدون در دست داشتن متن قرآن کریم و بدون مراجعه به آن، قدرت انجام استخاره و به دست آوردن خصوصیات خواهان و خیر و شر او را دارد.
صاحب استخاره با آیهٔ استخاره، افزون بر استنباط استخاره توان شناخت خواهان و صفات و ویژگیهای وی را نیز دارد، بدون آن که لازم باشد چهرهٔ خواهان را ببیند.
«عالِم» به استخاره:
«عالم» به استخاره کسی است که دانش استخاره را فرا می گیرد.
برای فراگیری دانش استخاره، دانشجو میتواند با ایجاد انس و ارتباط با قرآن کریم، رسیدن به عمق و ژرفای آن را قصد کند. وی در طول دورهٔ آموزشی خود با نظر مربی آموخته شده شیوهٔ انس با هر آیه را در درون خود باز مییابد و میتواند آن را با شمارهای که مربی وی تعیین میکند ذکر بگیرد و بر آن مطالعه و تفکر داشته باشد و با آن آیه زندگی کند تا خود معنای آیه را در واقع ببیند و ملکوت آن را نظاره کند. باطن آیه برای چنین کسی در خواب یا بیداری رخ مینمایاند و او معنای آن را در باطن خود مییابد. در این روش لازم نیست تمامی آیات قرآن کریم آموزش داده شود، بلکه پس از مدتی دانشجو در درون خود نظام و سیستمی را میباید و هر آیهای که برای وی خوانده شود، معنای آن را در درون خود مشاهده میکند. این روش به سالها ممارست و تعلیم نیاز دارد و دیررس اما پربار است و به منزلهٔ دادن تور ماهی به دست ماهی گیر است که وی خود به غواصی میپردازد.
عالم به استخاره لازم است در انجام استخاره «توجه» و «استجماع» داشته باشد و در صورتی که در انجام استخاره، حواس وی به جای دیگری معطوف باشد و توجه به استخاره را از دست دهد و ارادهٔ وی به آن متمشی نشود، استخارهٔ وی درست نیست و باید موقعیت استخاره را فراهم سازد و دوباره استخاره بگیرد.
کسی که پیش از انجام استخاره به ذهن خود مراجعه کند و بیاندیشد استخارهای که میخواهد بگیرد خوب است یا بد، و سپس قرآن کریم را بگشاید و در صورتی که آیهٔ مربوط با آنچه در ذهن وی گذشته هماهنگ است و مطابقت دارد، اما در هر صد مورد نزدیک به ده مورد اشتباه دارد، وی «عالم» به استخاره است.
اصل ۲۹
صاحب استخاره با آیهٔ استخاره، افزون بر استنباط استخاره توان شناخت خواهان و صفات و ویژگیهای وی را نیز دارد، بدون آن که لازم باشد چهرهٔ خواهان را ببیند؛ اگرچه عالم استخاره چنین موقعیتی را ندارد.
اصل ۳۰
صاحب استخاره بدون در دست داشتن متن قرآن کریم و بدون مراجعه به آن، قدرت انجام استخاره و به دست آوردن خصوصیات خواهان و خیر و شر او را دارد. استخاره با ظاهر الفاظ قرآن کریم برای صاحب استخاره، استخارهای دیگر را در بر دارد که از آن به استخاره نفسی یاد میشود و در آنجا از لفظ بهره برده نمیشود، اما به لفظ در میآید و گاه نیز افزون بر استخاره که حکایتی اجمالی از کار را ارایه میدهد، به تفأل میانجامد که تصویری گسترده و تفصیلی از کار را ترسیم مینماید.
صاحب استخاره باید با صفای باطن دریابد که از موارد بسیاری که در استخاره است کدام یک به خواهان ارتباط دارد و تنها همان را به وی بگوید؛ نه اینکه تمامی یافته یا برداشت خود از الفاظ و آیهٔ استخاره را بازگو کند.
گاه تمامی واژههای آیه که از اصطلاحات استخاره است خوبی کار را میرساند، اما تنها نکتهای کوچک در آن است که همان برای صاحب استخاره برجسته میشود و به ذهن او میآید و انجام آن کار را به اعتبار آن بد میداند. به دست آوردن چنین مواردی، سخت، پیچیده و رازآلود است و تنها در سایهٔ صفای باطن است که امکانپذیر میگردد.
اصل ۱۲۴
در هر آیهای که انسانها تقسیم میشوند و در آن از «أمّا» و «إمّا» استفاده شده است، صاحب استخاره است که تشخیص میدهد خواهان در کدام گروه از آنان قرار دارد و بر اساس آن، استخاره را برای وی بیان میدارد و برای نمونه، چنانچه وی اهل تظاهر، فریب، خودنمایی و یا معصیت است در زمرهٔ گمراهان قرار دارد و چنانچه آیهٔ استخاره، گمراهان را به عذاب وعید داده است، خواهان از انجام کار پرهیز داده میشود و در صورتی که اهل سادگی و جدیت باشد و آیه خطاب به اهل ایمان باشد، عمل به آن کار برای وی تجویز میشود.
منبع: دانش استخاره با قرآن کریم
آیت الله محمدرضا نکونام
Ещё видео!