راز قتل فجیع مرد میانسال در سعادت آباد تهران
18 اسفنده ساله 1401 بود که
خبره قتله یه مرده میانسال توی خونش به بازپرسه جناییه تهران اعلام شد
این جنایته وحشتناک توو یه آپارتمان سمته غربه تهران اتفاق افتاده بود
اونروز همسایه های مسعود
زمانه ورود و خروجشون از خونه
متوجه این شدن که چن ساعتیه دره خونش بازه و هیچ صدایی از توی خونه نمیاد
از طرفی همسایه ی واحد روبروییه مسعود
چن ساعته پیش یه مرده جوونو دیده بود که باعجله از خونه ی مسعود خارج شده
همه ی اینا باعث شده بود
همسایه های مسعود به باز بودنه دره خونه مشکوک بشن
برای همین
چن باری اسمشو از توی راهرو صدا کرده بودن
وقتی دیدن که جواب نمیده
دره خونرو بازتر کرده بودنو دیده بودن
کله خونه بهم ریختس
وقتی بیشتر وارده خونه شدنو لکه های خونو دنبال کردن
متوجه جسده بیجونه مسعود توی حمومه خونه شدن
بعده این موضوعم سریع این اتفاقه وحشتناکو به پلیس گزارش داده بودن
توی اولین مرحله بازپرسه پرونده
شروع به تحقیق از دو تازنی که برای اولین بار با این صحنه روبرو شده بودن
همسایه ی واحده روبرویی میگفت
چن ساعته پیش از توی خونه ی مسعود یه مرده مو طلایی
با عجله خارج و شدو رفت
حتی انقد با عجله رفت که دره خونه رو هم نبست
بعده اون هی از چشمیه در خونه نگاه میکردم میدیدم دره خونه بازه
یه چن ساعتی که گذشت دیدم همسایه ی واحده کناریمونم این صحنه رو دیده
چون از قبلش یه مقدار صدای جرو بحث میومد از توی خونشون توجه اونم جلب شده بود
یه خورده گذشتو دیدیم دره خونه بسته نشد
دو تایی از خونه اومدیم بیرون به صورته اتفاقی
با خودمون گفتیم نکنه بلایی سره همسایمون اومده باشه یا خونش دزد اومده باشه
از روی کنجکاوی رفتیم تا ببینیم توی خونش چه خبره
که یهو با جسدش روبرو شدیم
خیلی زود اکیپه جناییه حاضر توی صحنه
تحقیقاته تخصصیه خودشونو شروع کردن
با مدارکی که از توی خونه به دست اومد مشخص شد
مسعود 42 سالشه و چن ساله پیش از همسرش جدا شده
پزشکیم که توی صحنه بود گفت مسعود
در اثر خفگی و برخورده جسم سخت به سرش جونشو از دست داده
ولی علته دقیقه اینکه کدوم باعثه مرگش شده رو به بررسیای تخصصی موکول کرد
کاراگاهای اداره آگاهی کله خونرو برای پیدا کردنه سرنخ زیرو رو کردن و در نهایت
از کیسه ی آشغالی که جلوی در آپارتمانه مسعود بود یه رسیده جیگرکی پیدا کردن که برای شبه گذشته بود
خیلی سریع با به دست اومدنه این رسید
چنتا از مامورای آگاهی
راهیه این جیگرکی شدن تا دوربینای این جیگرکیو بررسی کنن
با رسیدنه مامورای اگاهی به جیگرکیو بررسیه تصویره دوربینا مشخص شد
مسعود دیشب با یه فردی که موهاش طلایی بوده به این جیگرکی رفته بوده
با بدست اومدنه تصویره این فرد
خونواده ی مسعود به اداره ی آگاهی فراخونده شدن تا تصویره دوربینارو ببیننو
هویته مرده مو طلایی رو شناسایی کنن
برادره مسعود به محض دیدنه تصویر دوربینا این مردو شناسایی کردو گفت
این امیره و یکی از دوستای قدیمیه مسعوده که به مادرزاد موهاش این رنگیه
امیر چن وقته پیش از مسعود یه مقدار دلار گرفت که واسش موتور بخره اما اینکارو نکردو امروز فردا میکرد
شاید سره همین مسئله باهم به مشکل خورده باشن
تنها مظنونه این پرونده برای پلیس آگاهی کسی نبود جز امیر
چون هم همسایه ها اونروز مرده مو طلایی رو دیده بودن
هم مسعود شبه قبلش باهاش بوده
پلیس این احتمالو میداد قاتلو مقتول بعده خوردنه غذا به خونه ی مسعود اومده باشن
بعدشم سر یه مسئله باهم به مشکل خوردنو قاتل مسعودو کشته
با به دست اومدنه این اطلاعات
خیلی زود بازپرس دستوره بازداشته تنها مظنونه این پرونده رو صادر کرد
ولی وقتی مامورای اداره آگاهی به خونه ی امیر مراجعه کردن
خونوادش میگفتن
2 روز پیش امیر
اومد وسایلشو جمع کردو گفت میخوام برم مسافرت
بعده اون دیگه جوابه تماسای مارم نمیده
با این گفته ها
برای مامورای پلیس هیچ شکی باقی نمونده بود که قاتل امیره
برای همین تحقیقاته گسترده ای برای دستگیریه امیر شروع شد
ولی تا 3 ماه هیچ نتیجه ای نداشت
تا اینکه چن روزه پیش
بلخره مخفیگاهه امیر توی اسلامشهر شناسایی شدو
توو یه عملیاته ضربتی در حالی که رنگه موهاشو مشگی کرده بود دستگیر شد
امیر از همون دقیقه ی اولی که بازداشت شد
میگفت اشتباهی دستگیر شده و کاری نکرده
امیر میگفت قاتل
یکی از دوستای مشترکشون به اسمه سجاده
امیر میگفت
منو سجاد از لحاظه ظاهری خیلی به هم شبیهیم
علاوه بر این سجادم چن وقتیه رنگه موهاشو طلایی کرده
با این صحبتای امیر
مامورای پلیس به شک افتادنو رفتن سراغه سجاد
ولی وقتی سجادم بازداشت شد
میگفت به گناهه و هیچ نقشی توی قتله مسعود نداره
همه ی اینا باعث شد هم سجاد هم امیر توی بازداشت بمونن تا بعده چن روز بازجویی تکلیفه قاتله این پرونده مشخص شه
چن روزی گذشت تا اینکه امیر از توی بازداشتگاه درخواست کرد که افسره پروندشو ملاقات کنه
امیر وقتی یه باره دیگه پیش روی افسره پرونده نشست
بلخره به قتله مسعود اعتراف کردو گفت
به خاطره شباهتی که منو سجاد به هم داریم
میخواستم قتلو بندازم گردنه سجاد
ولی وقتی حالشو توی بازداشتگاه دیدم
...
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
🔴 لینک سابسکرایب:
[ Ссылка ]
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
🔸 ویدیوهای پیشنهادیه من:
📽️من فقط بهشون تذکر دادم وقتی دختر میارن خونه کمتر سر و صدا کنن:[ Ссылка ]
📽️مادر و ناپدریم خواهرمو مجبور می کردن تن فروشی کنه منم نقشه قتلشونو کشیدم:[ Ссылка ]
📽️مهین قدیری اولین قاتل سریالی زن ایران:[ Ссылка ]
📽️خفاش شب:[ Ссылка ]
📽️بهم گفت دیگه شوهرتو نمی بینی
:[ Ссылка ]
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
#پرونده_جنایی
#پرونده_مستند
#قتل
راز قتل فجیع مرد میانسال در سعادت آباد تهران
Теги
حوادث واقعیداستانحوادث وحشتناکقاتلJenayiGRAMاعدامپرونده های جنایی ایرانیداستان های فارسی جدید 2023پرونده جناییقتل در تهرانپرونده مستندقاتلان سریالیمستند فارسیدانستنیtop 10 farsiدانستنی های جالبدانستنی های ایراندانستنیهامستندترین ها10 تا ازحقایق جالبحقایقحقایق ترسناکmostanad10 ta azirani jadidفیلم جناییجرایم جناییجنایی گرامدانستنی های روزداستان ترسناک واقعیجنایت واقعیجنایت در تهرانجنایت عمدیمستند حوادث واقعی