دلیل اینکه من شبیه مادرم نیستم و از هویت خود و از حق زندگی در در دربار محروم شدم این همه و همه به هویت خانوادگی واقعی همسر سوم پدرم وزنی بنام جعلی فرح و عقده های حقارت وی ارتباط دارد-- پدرم در زمان ازدواج با این شخص در اصل از طرف داماد خود کسی بنام اردشیر زاهدی و رییس اول ساواک یعنی تیمور بختیار فریب خورده بود و پدرم بدون آگاهی از راز فرزند خوانده بودن فرح دیبا پا به تله اردواج با وی گذاشته بود اما بعد ها پس از بهم خوردن میانه بختبار با زاهدی و پس از خبر چینی.تیمور یختبار به رییس جمهور آمریکا کندی و قتل بعدی کندی ،چون فک و فامیلهای خانواده حقیقی فرح در قتل کندی از طریق ساواک کمک رسانی کرده بودند پدرم بعدا دیگر جرات طلاق این زنکه را از دست داده و اوطبق معمول خواسته بود از طریق رشو ه و از طریق یک معامله تقسیم سلطنت ،مشابه معامله ازدواج دخترش شهناز پهلوی با اردشیر زاهدی و مشابه ازدواج خودش با همین زن که گرچه نام واقعی وی جمیله جبار زاده است اما اردشیر زاهدی این زنکه را با اسم فرح دیبا و با اختفای راز فرزند خوانده بودن وی به پدرم قالب کرده بود پدرم اینبار تصمیم گرفته بود فرزند دوم فرح از رضا قطبی ، یعنی دختری که با اسم یاسمن اعتماد امینی زندگی میکرد پدرم قرار گذاشته بود تا با ازدواج یاسمن در آینده با رضا پهلوی و با انتصاب بچه این دو، آنها سلطنت را بین سه خانواده مشترکا شریک شوند و دعوا و نفاق میان آنها تمامی یابد لازم به یادآوری می دانم این فرح با سو استفاده از ضعف پدرم علنا بخود اجازه هر آزادی داده و پسر به اصطلاح دوم پدرم یعنی علیرضا پهلوی او در اصل پسر فرح از رضا قطبی بود علیرضا نیز از کودکی تحت سالها جراحی پلاستیک و شبیه سازی به پدرم و مونتاژ عکسهای خود قرار گرفت تا آبروی پدرم محفوظ بماند--- پس از تولد من و پس از شروع زندگی کوتاه من در دربار بعنوان دختر خوانده غلامرضا پهلوی من به دلیل زیبایی بسیار درخشان خود فورا مورد توجه رضا قطبی قرار گرفتم و وی که گرایشات بچه بازی داشت او مرا از پدرم خواستگاری می کند و اعلام می کند که مایل است به حق شراکت خود از سلطنت پهلوی نه از طریق ازدواج موعود یاسمن و رضا پهلوی بلکه از طریق ازدواج با من در آینده دست پیدا کند و رضا قطبی خود خواهان اخراج فرح و دارودسته آنها از دربار میشود به همین دلیل با درخواست فرح من از دربار اخراج میشوم به دستور فرح من یکسال در یک بیمارستان خصوصی در سویس بستری می شوم تا دکترهای وی مرا طبق طرحهایی که خود فرح کشیده بود تا آنها مرا از طریق دهها جراحی پلاستیک مرابه قیافه قبل از جراحی پلاستیک خود فرح و با اندام میمون تبدیل کنند چون خانواده قطبی در طول بزرگ شدن این نوچه به فرزندی قبول شده شان یعنی جمیله جبار زاده آنها سالها وی را بخاطر گوشهای بزرگ و قیافه توپیده وی با لقب میمون تحقیر کرده بودند و هرگز لایق خود ندانسته بودند فرح میخواست از این طریق از طبیعت انتقام گرفته باشد بدین معنی که حالا که وی حتی با وجود دست یابی با تاج و تخت هنوز مورد میل رضا قطبی نبود او می خواست دختر رویایی رضا قطبی را به خوذ تبدیل کند دلیل اینکه فرح مرا به قتل نرساند این نیز ارضای عقده دیگر وی بود فرح می خواست از طریق زنده نگه داشتن و شکنجه من قدرت خود را به رخ دشمنان و آگاهان داخلی رسانده و آتش دعوای بین پدرم و رضا قطبی را زنده نگه دارد تا میوه این اختلاف به دامن فک و فامبلهای خود وی بیفتد چون ازدواج وی با پدرم در اصل باطل و یک غنیمت باد آورده چیزی بیشتر نبود --این همه آن چیزی است که از قیافه من باقی مانده است#گوگوش#شهبانو#ایران
Ещё видео!