جزییات قتل های وحشیانه و پیدا شدن جسد بدون سر در اطراف تهران
پرونده اول:
یکی از روزای شهریوره ساله 1400
زنه جوونی به ادره پلیس رفتو خبره گم شدنه برادره 50 سالش مهرانو به پلیس اعلام کرد
این زن میگفت
برادرم مهران 20 ساله پیش به خاطره اختلافایی که با همسرش داشت ازش جدا شدو ازون موقع تا حالا
داره تنهایی زندگی میکنه
از وقتی از همسرش جدا شده
تقریبا هرروزشو من باهاش در ارتباط بودم
چه حضوری چه تلفنی
آخرین بار مهران چن روز پیش با من تماس گرفت و گفت میخواد با یکی از دوستاش یه روزه بره دماوندو برگرده
این آخرین مکالمه ی منو برادرم بودو بعده اون جوابه هیچ تماسیمو دیگه نداد
اولش فک میکردم از دماوند برگشته و حسابی خستس
ولی از وقتی گوشیش خاموش شد حسابی نگرانش شدم
واسه همین رفتم دمه خونشو با کلیدی که داشتم وارده خونش شدم
ولی مهران توی خونم نبودو همه چی مرتب بود
برای همین شک ندارم که مهران یه بلایی سرش اومده چون سابقه نداره بدونه اینکه به من خبر بده این همه روز غیب شه
از لحظه ای که گفته های خواهره مهران در مورده برادرش تموم شد
با عکسو مشخصاتی که این زن در اختیاره مامورای پلیس قرار داد
مامورای پایگاه چهارم اداره آگاهی تحقیقاتشونو برای پیدا کردنه مهران شروع کردن
توی اولین مرحله استعلامه خطه تلفنه مهران از اپراتورای تلفنه همراه گرفته شد
هیچ چیزه مشکوکی توی تماساش پیدا نشد
توی مرحله ی بعدی از بیمارستانا و مراکزه درمانیم استعلام گرفته شد
جوابه این استعلامم منفی بودو شخصی با اسمو فامیله مهران توو هیچ مرکزه درمانی بستری نشده بود
بعده بررسیه خونه ی مهران
تیمه جنایی با یه معمای پیچیده روبرو شد
هیچ چیزه مشکوکی توی بازرسی از خونه بدست نیومد
اما نکته ای که موضوعو مشکوک میکرد این بود که هیچکدوم از 2 تا ماشینه مهران توی پارکینگه خونه نبود
وقتی این موضوع با خواهره مهران مطرح شد گفتش که
مهران چنوخ پیش بهم گفته بود که اسناد و مدارکش از توی خونه سرقت شده و حدس میزنه کاره جمال دوستشه
از طرفه دیگه توی تحقیق از دوستای مهران مشخص شد مهران آخرین بار با جمال قرار داشته که بره دماوند
تیمه جنایی با قرار دادنه مدارکه به دست اومده متوجه شد که ممکنه جمال رازه گم شدنه مهرانو بدونه
برای همین به سرعت با دستوره بازپرسه پرونده جمال بازداشت شدو به اداره آگاهی منتقل شد
جمال اواخره اسفنده ساله 1400 بعده گذشته 6 ماه از ناپدید شدنه مهران بازداشت شد
ولی وقتی پشته میزه بازجویی قرار گرفت
روایتای متفاوتو متناقضی رو برای پلیس مطرح کرد
جمال میگفت
مهران یکی از دوستای صمیمیه من بودو آشناییه ما از حدوده 5 ساله پیش شروع شد
مهران 2 تا تاکسی داشتو یکیشو به من داده بود که باهاش کار کنم
منم با ماشینش کار میکردمو آخره هر ماه سودشو باهاش تقسیم میکردم
وقتی رابطه ی ما صمیمی تر شد مهران بهم گفت ماشین ماله خودت باشه من احتیاجی بهش ندارم
با اینکه ما این موضوعو هیچ جا ثبت نکردیم ولی مهران هردفعه که منو میدید همینو بهم میگفت
ولی این اواخر که سره موضوعای دیگه باهم به مشکل خوردیم زد زیره حرفشو گفت من اصلا همچین حرفی نزدم
حتی داشت بهم فشار میاورد که سهمه این چن ماهو که بهش ندادمو زودتر بهش بدم
اختلافامون روز به روز بیشتر میشد
تا جایی که روزه حادثه قرار گذاشتیم باهم حرف بزنیم تا مشکلاتمونو حضوری
...
پرونده دوم:
27 دی ماه ساله 1400 بود که خبره قتله یه مرده 60 ساله توی ماشینش به پلیس اعلام شد
بلافاصله بعده اعلامه این خبر
اکیپه جناییه تهران خودشو به محله این حادثه رسوندو تحقیقاتشو شروع کرد
وقتی کاراگاهای اداره آگاهی به محله حادثه رسیدن
با جسده مردی روبرو شدن که هم بهش شلیک شده بود
هم اثره ضرباته عمیقه چاقو روی تنش بود
اولین کسی که با این صحنه روبرو شده بودو به پلیس اطلاع داده بود پسره مقتول بود
برای همین توی همون محله جنایت
هدفه تحقیق قرار گرفت
شروین میگفت
پدرم وضع مالیه خیلی خوبی داشتو توی کار خریدو فروشه تجهیزاته آتش نشانی بود
امروز من با پدرم قرار داشت تا باهم بریم خونه ی خواهرم
حتی باهم رفتیم شیرینیم خریدیم
ولی بین راه واسم یه کاری پیش اومدو به بابام گفتم چن دیقه ای کناره خیابون منتظرم بمونه
از ماشین پیاده شدمو رفتم
ولی وقتی برگشتم با این صحنه دلخراش مواجه شدمو شروع به داد بیداد کردم تا مردم بیان کمکم
بعده ثبته گفته های شروین
جسد به دستوره بازپرس به پزشکیه قانونی منتقل شد
تحقیقاته گسترده برای شناسایی قاتله این مرد شروع شد
خونواده ی مقتول
به هیچکس مشکوک نبودنو میگفتن مقتول با کسی اصلا خصومت نداشته
هرچی تحقیقات جلوتر میرفت رابطه ی شروین با قتله پدرش پررنگتر میشد
چرا که اعضای خونواده ی این مرد تایید میکردن که مقتول با پسرش شروین مدتی بوده که مشکل پیدا کرده بوده و دایما باهم دعوا داشتن
تنها سرنخه این پرونده همین موضوع بود
برای همین بازپرس بعده شنیدنه این حرف
دستوره بازداشته شروینو صادر کرد
شروین بازداشت شدو به اداره آگاهی منتقل شد
بعده بازجویی مشخص شد حدسه تیمه جنایی درست بوده و شروین قاتله پدرشه
شروین میگفت
پدرو مادرم چن سال پیش به خاطره اختلافایی که باهم داشتن از هم جدا شدن
...
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
🔴 لینک سابسکرایب:
[ Ссылка ]
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
🔸 ویدیوهای پیشنهادیه من:
📽️من فقط بهشون تذکر دادم وقتی دختر میارن خونه کمتر سر و صدا کنن:[ Ссылка ]
📽️مادر و ناپدریم خواهرمو مجبور می کردن تن فروشی کنه منم نقشه قتلشونو کشیدم:[ Ссылка ]
📽️مهین قدیری اولین قاتل سریالی زن ایران:[ Ссылка ]
📽️خفاش شب:[ Ссылка ]
📽️بهم گفت دیگه شوهرتو نمی بینی
:[ Ссылка ]
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
#پرونده_جنایی
#پرونده_مستند
#قتل
![](https://i.ytimg.com/vi/nGiUL5vlpPc/maxresdefault.jpg)