غزل شماره 46 دیوان حافظ
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگ است
چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است
در مجلس ما عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است
از چاشنی قند مگو هیچ و ز شکر
زان رو که مرا از لب شیرین تو کام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
با محتسبم عیب مگویید که او نیز
پیوسته چو ما در طلب عیش مدام است
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است
با صدای گرم و خوانش صحیح استاد موسوی گرمارودی
واقعیت مطلب آن است که یادگیری خوانش صحیح شعر، یکی از اصلی ترین و ضروری ترین کارهایی است که شما باید انجام دهید. یادگیری خوانش درست شعر، کمک فراوانی به فهم معنای شعر می کند و به مرور زمان، اعتماد به نفس شما را هم افزایش می دهد. خوانش درست شعر، از آنجا که فهم معنای شعر وابسته به خوانش درست آن است، اگر از این مهارت بی بهره باشید، درک مفهوم اصلی شعر تقریبا غیرممکن است.
دکتر موسوی گرمارودی از جمله ی افرادیست که میتوان برای خوانش صحیح اشعار بی بدیل حضرت حافظ به ایشان اقتدا کرد
#پادکست_صوتی #کتاب_رایگان #کتاب_صوتی #حافظ #حافظخوانی #حافظ_خوانی #موسوی_گرمارودی #فال #فال_حافظ
Ещё видео!