محققان، چاقي و مخصوصا چاقي شکمي رو, زمينهساز بيماريهاي قلبي و عروقي میدونن ,بدترين چاقي، چاقي شکميه.
نتايج بعضی از تازهترين تحقيقات نشون میده که فقط وزن کلي بدن نيست که تعيينکننده سطح سلامت شماست، بلکه اين نکته که اضافهوزن يا همان چربي اضافي در کجاي بدن شما باشه هم مهمه. توی این ویدئو می خوام در باره چاقی شکمی و اهمیت درمان اون صحبت کنم . اگه علاقه مند هستین ادامه ویدئو رو ببینید.دکتر حمید سجاد هستم متخصص بیماریهای داخلی شما الان دارین یکی از ویدئوهای کانال یوتیوب من به اسم کانال دکتر حمید سجادرو میبینید.
قبل از اینکه وارد بحث بشم ازتون می خوام برای اینکه هم در جریان ویدئوهای بعدی قرار بگیرین و هم اینکه از من حمایت کرده باشین و سهمی درایجاد یه کانال پزشکی خوب برای خودتون و خانواده تون داشته باشین با زدن دکمه قرمز پایین این ویدئو ,عضو این کانال بشین و زنگوله کنارش رو هم کلیک کنید تا منم تشویق بشم و با دلگرمی بیشتری اطلاعات خوبی در اختیارتون قرار بدم يکي از سوالاتي که ذهن افراد رو به خودش مشغول ميکنه اينه که وزن ايدهآل من چه قدره؟ و اين البته سوال رايج و مهمي هم هست؛ سوالي رايج به اين دليل که چاقي بسيار رايجه و سوالي مهم چون اضافه وزن
عواقب جدي براي سلامت داره. چاقي هم کلسترول بد يا LDL را بالا ميبره، و هم کلسترول خوب يا HDL رو پايين میاره. چاقي پاسخدهي بدن به انسولين رو کاهش ميده، قند و ميزان انسولين در خون رو بالا ميبره. و موضوع تنها به تغيير برخي ارقام آزمايشگاهي محدود نميشه، در درازمدت چاقي , علت عمدهاي براي مرگ و معلوليت از جمله به علت حمله قلبي، سکته مغزي، فشار خون بالا، سرطان، ديابت، آرتروز، کبد چرب و حتي افسردگيه. روشهاي اندازهگيري چاقي روشهاي اندازهگيري چاقي در طول سالها تغيير کرده . دههها بود که پزشکان بر نمودارهاي ساده قد و وزن
براي تعيين چاقي تکيه ميکردن . اما هنگامي که دانشمندان متوجه شدن اونچه که مهمه نه وزن بدن، بلکه ميزان چربي بدنه، استانداردهاي چاقي شروع به تغيير کردند. در دهه 1980 اندازهگيري ضخامت چين پوستي روش رايج براي تعيين چاقي بود. بعدها دکترها به يک روش ايجاد شده در قرن نوزدهم به وسيله رياضيدان بلژيکي، آدولف کوئتلت، بازگشتند. اين روش براي اندازهگيري چربي بدن، به اندازهگيري قد و وزن و بعد تقسيم کردن وزن (به کيلوگرم) به مجذور ميزان قد (به متر) بستگي دارد.
ضريب به دست آمده که ابتدا شاخص کوئتلت ناميده ميشد، اکنون شاخص توده بدني (BMI) نام داره و تاکنون به عنوان روشي استاندارد براي تشخيص اضافه وزن و چاقي باقي مانده .
يک مشکل استفاده از BMI اينه که فرد براي محاسبه آن بايد تا حدي رياضي بدونه. البته اين مشکل خيلي مهم نيست. امروزه ماشين حسابهاي روي اينترنت ميتونند به راحتي اين کار را براي شما انجام بدن، همچنين ميتونيد از جداول تهيهشده قبلي استفاده کنيد. BMI تخمين خوبي از چربي بدن فراهم ميکنه و نسبت به اندازهگيري چين پوستي دقيقتره. با اين حال، BMI نقايصي هم داره.
يکي اينکه ورزشکاران کاملا تعليمديده که عضلات بزرگ دارند، ممکن است BMI حدود 30 يا گاهي تا 32 داشته باشند و در عين حال، ميزان چربي بدن اونها اندک باشه. در سر ديگر طيف هم BMI ممکنه نتونه ميزان چربي بدن رو در بزرگسالاني که مقدار زيادي از توده عضلانيشان را از دست دادهاند، نشان بده. اما مهمترين مشکل اينه که BMIچربي کلي بدن را بدون توجه به اينکه چربي چگونه در بدن توزيع شده ، نشون ميده. اگرچه نداشتن چربي اضافي خوبه، ولي يک نوع چربي اضافي از انواع ديگر خطرناکتره. پژوهشها نشان ميده که چربي شکمي بدترين چربيه.
چرا چاقي شکمي، خطرناک است؟ چه چيزي چربي شکمي را اين همه زيانبار ميکنه. دانشمندان در اين مورد اطمينان ندارند، اما پژوهشها در اين مورد شواهدي را به دست دادهاند. ابتدا بايد بدونید که چربي شکم در اشکال مختلف وجود داره. مقداري از آن زير پوست شکمه. اين چربي زيرپوستي مثل چربي در هر جاي ديگر بدن عمل ميکنه. اين چربي دوستدار سلامت نيست، اما تهديد خاصي هم به حساب نمياد. اما چربي درون شکم ماجراي ديگري دارد. اين چربي که به آن چربي احشايي ميگن در اطراف اندامهاي داخلی قرار داره و واقعا خطرناکه. چرا؟
يکي از اولين توضيحات در اين مورد اينه که چاقي احشايي به فعاليت بيش از حد سازوکارهاي پاسخ استرس بدن مرتبطه. بر اساس اين نظريه فعاليت بيش از حد دستگاه عصبي مرکزي و غدههاي فوق کليوي به افزايش ميزان هورمونهاي استرس مانند آدرنالين و کورتيزول در بدن منجر میشه، و اين امر به نوبه خود به افزايش ميزان فشار خون و خطر بيماري قلبي منجر میشه يک توضيح جديدتر در اين مورد بر مفهوم سميت چربي تکيه داره. سلولهاي چربي درونشکمي يا احشايي بر خلاف چربي زيرپوستي، از خود فرآوردههاي شيميايي را مستقيما به درون جريان خون وريد باب يا پورتال آزاد ميکنند
که مستقيما خون را به کبد ميرساند. در نتيجه سلولهاي چربي احشايي که مملو از تريگليسريدهاي اضافي هستند، اسيدهاي چرب آزاد را از اين راه به کبد میبرن. اسيدهاي چرب آزاد همچنين در لوزالمعده، قلب و ساير اندامها تجمع پيدا ميکنند. در همه اين اندامها، تجمع اسيدهاي چرب آزاد در سلولهايي صورت ميگيرد که براي ذخيره کردن چربي طراحي نشدهاند. نتيجه , اختلال کارکرد آن اندامه ، که به اختلال تنظيم انسولين، قند خون، و کلسترول و نيز کارکرد غيرطبيعي قلب منجر میشه.
فرضيه سوم بر مبناي درک جديد از کارکرد پيچيده سلولهاي چربيه.
Ещё видео!